دسته: شعرا

آبان 04
شعر بخاطرتو – حامد نوروزی

وقتی خدا خدا می کنم لحظه ای نیز نام تو را صدا می کنم شاید به خاطر تو دعایم مستجاب شود. حامد نوروزی

آبان 04
شعر جستجوی دیگری – فرزاد صفانژاد

من مبتلایِ عشقِ تو ، تو مُبتلای دیگری در گوشِ من صدای تو ، در تو صدای دیگری .. لحظه به لحظه چشمِ من در جستجویِ چشمِ تو اما نگاهِ سردِ تو ، انگار جای دیگری .. در من تَنیده می شود بُغضی به سنگینی کوه من می شوم فدای تو ، تو هم فدای […]

آبان 04
شعر پیامبر خاتم – حسن مصطفایی دهنوی

« پیامبر خاتم » بقیه زِ بقای منـس ، بنی خاتم که آن بقای ، حبیب منس ابوالقاسم مـرا و امـر مرا یک بقیه می باید محمد(ص) است حبیبم، بقیه تا قائم3 بقیه ی آل محمد،که هستن از فاطمه که فاطمه است ومحمد،به امر من قائم به من و امر من،آن هر دو می بُوَند […]

آبان 03
شعر گامهای تند وتیز – حامد نوروزی

می دانم که تا منزل راهی نیست ولی تاعاشق شدن راهِ بسیاری است این گام های تندوتیز که درطلب توست بی صبرانه بهترینها را برایت آرزوست… حامد نوروزی

آبان 03
شعر شوق دیدنت – ستاره ملکی

شوق دیدنت ای گل  آسمانی طوفانی آرزوی عشقت ای گل سرزمینی رویایی عشق تو شیرین مهر تو شده رنگین کی تو می آیی؟ ای زیبا کی شوی همه دنیا ستاره ملکی (تقدیم به دخترم نفس)

آبان 03
شعر لطف خدا – حسن مصطفایی دهنوی

تا که در تابش خورشید جهان این اثر است در تمامی نباتات5 جهـان جلوه گر است اثـر تابش خورشید ،که از فیض خدا است این نـباتات ، اثـراتش به تمام بشر است تا در این مرحله ی حکمت حق پیش رویم می شناسیم اثراتش به همه بحر و بر6 است این همه فیض7 وعنایت8 که […]

آبان 03
شعر آبان – علی حیدری خورموجی

پس از صدسال تنهایی گمان کردم کبوتر صحبتش را از سر بد خُلقی من میکند پایان سخن ها میکنند کوتاه اگر در انجمن آیم زمین آشفتگی اش را به جرم مستی ام هر دم به گل ها میکند اجبار جهان دار مکافات است اگر من زنده ام اکنون نه تقدیری نه تدبیری نه عشقی ولی […]

آبان 02
شعر شوق دعا – حامد نوروزی

تو بیا زنده کن شوق دعا را شبی سرشارکن ازخویش مارا دلی لبریزکن ازعشق مارا چشم انتظاران بهاریم ببین مارا پرازآیینه کن قلب های مارا دلی لبریزکن ازعشق مارا حامد نوروزی

آبان 01
شعر عشق – سعید افصحی

عشق همچون باران تن زمین را نوازش میدهد عشق همچون مادر تن کودک را ارامش میدهد عشق همچون ماهی در اب است عشق همچون لالایی قبل از خواب است عشق همچون خدا در جان است عشق همچون دلبر، در راه است… عشق یعنی گذشته،حال اینده عشق یعنی دیدار پاینده عشق یعنی من و تو ما […]

آبان 01
شعر صبح سحر – حامد نوروزی

درتنهایی خویش رفتم به باغ گل به زبان تو خواندم دل همره او شدم و به سفررفتم ازخاک به افلاک آب را زمزمه کردم تا صبح صبح شد صبح سحر برلب آینه خندیدم ومن گمشده را به سراپرده گلسا بردند… حامد نوروزی

آبان 01
شعر وقت ناب دیدار – حامد نوروزی

ای من به تونزدیک و توازمن دور باردیگر فقط یک باردیگر به من ارزانی دار وقت ناب دیدار… حامد نوروزی

مهر 30
شعر حسرت چشمان سیاهت – نعمت الله سیادت مقدم

حســـرت  چشـــمان سیاهــــت گــرفتارم کــرد! ز غـــزل بیــزار بـــودم و عاقبــت غــزل نــویســـم کـــرد! پــــدر را بــود خـــود آمـــوزگار دآنـــش کــو در مــن پـــسر ایــن نشــان پـــدر! حســــرت چشمــــان سیاهـــت غـــریب کـــرد مــن پســــر بـــر پـــدر! حــــسرت چشمـــان سیـــاه تـــو مسبــب تـــرک مـــن از مــــدرســــــه خــــرد! نعمت الله سیادت مقدم

مهر 30
شعر صبح – اصغر محمودی

هوای دودی شهر سگ ولگرد تنها هزاران ریل جان سخت هزاران ماسه و سنگ اتاق برج و بارو به روی تیغ دیوار تن خشکیده ی نان فرود زرد رنبور نوای جیک گنجشک کمی تیک تاک ساعت سقوط یک پرنده سر سطل زباله قد سبز سپیدار یه جفت قمری عاشق همه در چشم من بود در […]

مهر 30
شعر خاطره – حامد نوروزی

درمیان باغی سراغی ازیارگرفتم درمیان آبی سرودی بایارخواندیم بی دوست -تنهاماندیم گفتیم: ناگفته ها را با اهل راز گوئیم دیدیم، دیگربه غیرخاطره یاری نمانده است… حامد نوروزی

مهر 30
شعر دلا – حامد نوروزی

دلادیدی که حامدباتب سرد چولیلی سر زگلستان درآورد دل ودلبرشدندگلرنگ وگلخون دنی دشت شقایق گشت ازین خون… حامد نوروزی

مهر 30
شعر باز گذر از آن ره سخت کردم – نعمت الله سیادت مقدم

باز گــذر از ایــن ره صعـب کــــردم بــرای دیـــدن تـــــو کـــوله پشتـــــی گـــم کـردم وسـط ره مـن شوریـده سـر دیــــوانه تـــــــو امــــر تعجیـل کــــردم به فـرقـــم پاهایــم کـند تـر شـــــد نبض دسـتم گـرفتم در آن حال از اشمــاره نفسم تنــد تر شــد ابـصارم سخــت روشنی روز را تار میـــداد نشانـــم! تشنه لــب بــــــودم و گــــم […]

مهر 30
شعر بازوانت – لیلا طیبی

روانشناس اند بازوان تو تا می گیرند به آغوشم رام می شود اسب چموش خیالم. لیلا طیبی (رها)

مهر 30
شعر جادوی افسونگر – حامد نوروزی

بده می را که این جادوی افسونگر دیری ست برلبانم کامی نمی گیرد و ره به حال خرابم نمی برد! این روزها که درپی هم می شودگذر گذشت عمراست که ریزم به کام دلبر دل می رباید و خوابم نمی برد! درراه زندگی، بااین همه رنج ودوندگی بااینکه ازدل فریادمی کشم که: بیا… بیا… دیگرخیال […]

مهر 30
شعر لب لعل – حامد نوروزی

دوش ازلب لعل نوشیدم باده ازدست دوست تاکنم جان وتن فدای نام دوست دام اوزلف است وخالش دانه آن دام ازبرای دانه ای افتاده ام دردام دوست میل من سوی رسیدن وقصداوسوی جدایی ترک کام خویش کردم تابرآیدکام دوست… حامد نوروزی

مهر 30
شعر حال یار – حامد نوروزی

ازکِی پرسم حال یارنازنین تاخبردارم کندازحال آن زهره جبین سیره اش گفتارنیک وزاده اهل یقین فرق اوبامابودچون مردم اهل زمین نیک گفتاراست وکردارش امین چونکه حامدبودوآن سروِ رهین… حامد نوروزی

مهر 30
شعر تنهایی – لیلا طیبی (رها)

کاش یکی بیاید و بگویدم چرا لبخندهای تو؛ اینقدر بی رنگ است!؟ و من همه چی را بیاندازم گردن تنهایی… لیلا طیبی (رها)

مهر 30
شهر ماه مهر – دلشاد بخشوده

مهر دل بگشای که ماه مهر به مهر آمد پدید ره گشای علم و دانش چون سپهر آمد پدید لذت خواندن چو فهمیدن برایم عالیست ذلت جهل و تکبر در فراغ علم دگر آمد پدید بار دانش بی تلاش حاصل نگردد در وجود در پیِ آن روشنیِ قلب و شهر آمد پدید گر کسی بازور […]

مهر 30
شعر مناجات – دلشاد بخشوده

چه خرسندم از این بخشش که یک آنم امان دادی درون بی زمانی ها زمانم را زمان دادی بهار عمر یک لحظه خزان دارد به یک لحظه سرو سامان جانم را به جانم در جهان دادی بسی غفلت در این دنیا به یاد تو به سر کردم زبان بی زبانی را به یک لحظه زبان […]

مهر 28
شعر بغض – سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

غمگینم اما عکس هایم، هنوز لبخند میزنند… و این شعر سندی است از دلتنگی هایم در این شب های بی پایان ماه من! بانوی مهربانم تو را با تمام خویش، دوست دارم تو تنها مضمونِ عاشقانه های جهان هستی ای دلیل بهارهای هر ساله ای سبزِ پر طراوت ای آب، آفتاب، ای خاک! زندگی، لای […]

مهر 28
شعر مترسک – سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

مترسکی هستم در جالیزاری دور و بی ثمر همه ی کلاغ ها با لبخند به کنارم می نشینند گاهى خیره مى‌شوند به دکمه های پیراهن پر از دلتنگی ام و گاه می کوبند منقار بر کلاه پوسیده ام و من فارغ از چیستی ام! خوشحالم به این معاشرت. سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

مهر 28
شعر باغبان / ماخرابیم خراب – ناصر آکیاد

باغبان علفهای باغچه را قربانی نگاه هرز خویش می کند،و در بی خبری ،از لطافت جوانهٔ باغچه اش گلهای تصنعی برای خود می کارد! صباحی باشد ،که ریشه را باشاخه کاری نباشد! و شاخه را مناسبتی باریشه … بوی بهار نارنج هم ،فقط از چای مادربزرگ به مشام آید اگر باشد, …………………. اگر که ناله […]

مهر 28
شعر امشب مه شمسش جاودانیست – نعمت الله سیادت مقدم

به گمــــانم امشــــب مه شمسش جـــــاودانیســـــــت بخدا میشـــــکنم استخوان آنکــــس که در ایـــــن شـــــب قصــــــدش جدایـــــیســــــت! نعمت الله سیادت مقدم

مهر 28
شعر گوهرش – نعمت الله سیادت مقدم

گوهــــرش سیمــــگون تنــــش سفتــــو صخــــره ای دنــــــدان طمـــــع را کنـــده بـــودم قبلا گــــر نه فنــــدق خشـــک سخـــت هم تـــــر کـــــردم انــــدر دهانـــــم لــــــحـــظه ای،،،! نعمت الله سیادت مقدم

مهر 28
شعر زیبا روی کورد – نعمت الله سیادت مقدم

زیبــــــای دوران ها دلـــــم بـــرده این بـــــار دل شاعــــر لــــر معاصر بــرده زیبا روی کــــــورد کـــــردستان همـــــان کــــه شهرتش برابر با افراسیـــــاب سعدیا رفیقــــت در حال مـــــردن اســــــت بینا بــــــود و عاقـــل در این چه افتاده اســـــــت حـــالــم بــــد تر ز کسیست که ریه هایش ویران شده گاز خردل اســــــــــت! نعمت الله سیادت مقدم

مهر 28
شعر حال و احوال – ابوالفضل دوستی

سلام خوبی؟ چطوره حالت از حال و احوال سال به سالت کسایی داری؟ ما که بی کسیم تنهای تنها توی قفسیم چشام راه دیده بنده ی خدا! یادمه هیچوقت نمیشد تنها آخرشم که رفت رفت توی یه قبر تنها شدیمو شدیم مثل ابر زنگی نمیزنی بگی چطوریم نترس نمیایم پلو بخوریم حالا که رفته از […]

مهر 28
شعر ولادت امام رضا همشهری – ابوالفضل دوستی

نزدیک امام رضاییم به خدا که بی وفاییم خود گر نری دل را ببر ما محتاج آقاییم در این روز ولادت روز کرم و سعادت بخون دعا و ارادت تا دعا برات بشه عادت کاش به خوابم بیاید الگویم شود باید سرور کشورم شده همشهری خودم شده در حرمش که رفتم احساسی عجیب داشتم با […]

مهر 28
شعر آیینه امواج – حامد نوروزی

جزپیش تو،جایی من آواره ندارم منزلگه رعداست ولی چاره ندارم یک جلوه کندیار درآیینه امواج جزنقش تو، برسینه صد چاک ندارم… حامد نوروزی

مهر 28
شعر بازیچه – حامد نوروزی

من از روزازل ،بازیچه بودم که درکوی نسیم،سرگشته بودم و لیکن بعد آن،دیوانه گشتم که بالیلی وشان،مخموربودم تنم سرخوش ازاین مستانه باده که درعشقت رفیق،افسانه بودم حامد نوروزی

مهر 24
شعر هستی ، نیستی – حامد نوروزی

وقتی تو هستی خورشید تابناک، نوازشش را از من دریغ نمی کند وحتی گلدون اتاقت از رویش نباتی خود بیگانه نمی شود. اما… وقتی تونیستی خورشیدگرمابخش، حتی دگردرخشش خود را، وکهکشان پیرگردش خود را ازیاد می برد. حامد نوروزی

مهر 24
شعر اگر تو بازنگردی – حامد نوروزی

اگرتوبازنگردی امیدآمدنت رابه خاطره ها خواهم سپرد ونمی دانم باغ وجودم را کِی جان خواهدداد و شکوفه های اسیرگلدان را کدام دست مهربان آب خواهد داد آری اگرتوبازنگردی نمی دانم چگونه خواهم زیست و چگونه خواهم مرد… حامد نوروزی

مهر 24
شعر رفته رفته خاک میشود – حامد نوروزی

ای پری رهگذر،به من بگو این ترانه های ناب شاعری، این زبانه های داغ آتشی، این شور و حال زندگی، ازنگاه سردکدام عاشقی رفته رفته خاک می شوند؟ حامد نوروزی

مهر 24
شعر سخت تنها – حامد نوروزی

توهمچون پری دلربایی هرطرف بنگرم زیبایی تومثل دلی جداگشته ازدلبریَ اش سخت تنهایی… حامد نوروزی

مهر 23
شعر پادشاه فصل ها پاییز – مهدی اخوان ثالث

با مجله اینترنتی هنرات همراه باشید :   شعر پادشاه فصل ها پاییز از مهدی اخوان ثالث   آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش. باغ بی برگی، روز و شب تنهاست، با سکوت پاکِ غمناکش. سازِ او باران، سرودش باد. جامه اش شولای عریانی‌ست. ور جز،اینش جامه ای باید […]

مهر 23
شعر سارق روح – حامد نوروزی

سیب سرخی افتاد درکنار قبرم ناگهان لبخندی ازسرهمدردی دلربایی می کرد، او مرا می خواند مرده بودم جانا! درتنم جان روئید اوکه خود روح الله،سارق روحم بود لیک درمرز وجود،هردو تا یک روح بود… حامد نوروزی

مهر 23
شعر صبحگاهان – حامد نوروزی

صبگاهان که خدا مست وتماشایی شد ناگهان حس کردم از پسِ پنجره ی خانه ی دل یک نفر می گرید گل شبنم گریست اشک شبنم چه تماشایی شد… حامد نوروزی

مهر 23
شعر شهریوری – ابوالفضل دوستی

من یه شهریوریَم تو تابستون آخریَم انقدر که پُر محبتم آخر خوش باوریَم بهتر از هر مهر و آذریَم هر جا برم نوبریَم باید بفهمی که کیَم من یه شهریوریَم ابوالفضل دوستی

مهر 23
شعر امام حسَین – ابوالفضل دوستی

نور خدا حسَین است حسَین نورُ الله است هر که در این مسیر بود از برکتش آگاه است حسَین نور عِین است حسَین راه دِین است کنار کاظِمِین است حسَین همان حسِین است روز حسَین این روزها روز کمک به خیلیا به سوی او روانه شو شامل استفاده شو وَ مجذوب و دلداده شو وَ […]

مهر 23
شعر مناجات – حسن مصطفایی دهنوی

الهی ، شکـرت ای پـروردگارا ببینم حِکمتـت ، را آشکارا نـمی دانم چـرا این حکمـت تـو چرا با مـن نـمی سـازد مــدارا نمیدانم تو را حکمت چه رنگست چرا بر طبع مـن ، نَـبْود1 گـوارا ترحـم در دلــت ،کـی ره بیابد دلـت نَـبْود کم از، آن سنگ خـارا طریق حـــکمتـت پنهان نـمودی به پنهـانـی ببینـم […]

مهر 23
شعر جور گریه – حامد نوروزی

ما هر طرف می رویم برای دیدارتو گاهی ز شوق خنده می کنیم گاهی ز جور گریه می کنیم چرا اینگونه بی قرار می کنی ! بی آنکه بدانیم که کجا قرار می کنی؟ حامد نوروزی

مهر 23
شعر ای دیوانه – حامد نوروزی

در جستجوی یار عمری دویدم جز آرزو، چیزی ندیدم دادم دل را به باد تن را به خاک… ای دیوان این جستجو نبود دیوانگی بود… حامد نوروزی

مهر 23
شعر مست و خراب – حامد نوروزی

پشیمان شدم از این دوری بیا پرده بردار از این بودن زوری روم به گلشن مه رویان پری پیکر بگیرم دست او مست شوم به انگوری هزاران جام سعادت به من نومید دادند وا فلکا رهیدم از شیر شهد زنبوری کنون اوفتان وخیزان ، مست و خراب به زیر پایش چه می جوری به مخموری […]

مهر 23
شعر مگر مجنون – حامد نوروزی

چرا محروم کردی از نگاهت مگر مجنون نگشتم از برایت چرا لیلی نمی پرسی چه حالم که این جانم هزاران شد فدایت منو تنها گذاشتی با غم ودرد مرا سهل است مردن در رکابت در این لحظه پر از احساس دردم نمی دانم چرا رفتی وای از وداعت… حامد نوروزی

مهر 23
شعر شور و شوق – حامد نوروزی

شور و شوقی در دلم آمد بروز گفته ام یارب دلم افتاد سوز گفت آنجا تو چه دیدی ای رفیق گفتمش آن ساق سیمین یار شیرین در کُجور گفت ما شاهیم ، هر کس راه ندیم گفتمش مشتاق و حیران هاتفی بردم بزور سالیان هستیم به شوق آن نگار این چنین خالی چه گشتیم از […]