« دواي درد ما » هر آنكس قابل فيض خدا شد برون زآيينه ي شيطان نما شد زِ اول هر كه بر شيطان ، نظر كرد همان اول ، زِ فيض حق جدا شد هر آنكس رو به شيطان بيشتر رفت وَبال1 جان مخلوق خدا شد دواي درد ما ، فيض خداي است همان فيضـش […]
« دُر ناب » چرا دوري كني از من،سلام اي همزبان من سلامَت گفتم اي جانا ، نمي دادي جواب من من از خود هرچه بگذشتم،حقايق از تو بنوشتم زِ تو بنوشته اي نامت ، يكي بهر جواب من زِخود هر كار اگر كردم،ثواب از تو طلب كردم تو كار از خود نمي كردي،يكي بهر […]
« فريب » بیا جانا هدایت کن و دنیـا را مذمت3 کن فریبش را مخور جانا ،خودت را بهر عزت کن اگر دنیا فریبت داد ، بگردان صورتت از آن به سوی حق بکن صورت،برون روحت زِ خفت کن به دنیا هر چه بگرایی ، گسستنها بیشتر دارد دلت بر گیر از این دنیا و […]
« صد سال » صد سال شد از مال كسي لقمه نخوردم خون بدنم خوردم و از خلق نخوردم عمري همه از زحمت خود لقمه بخوردم با فقر و قناعت همه عمرم گذراندم بگذشت مرا عمر چه خوردم ، چه نخوردم خشنودم از آن منت مردم كه نبردم صد معنويات از گنج قناعت1 بشمردم منت […]
« ماه رمضان » فرخنده زبانی است ، که در ماه مبارک شب تا به سحر، ذکر خدایش به زبان رفت فریاد بر آرید ، که ماه رمضان رفت آن مرحمت3 و لطف خداوند جهان رفت آن روزه و طاعات ،که چون نُقل میان بود از بین همین خلق، همان نقل4 میان رفت در طاعت […]
شهدِ وصال . ساقی قدحم پرکرد ، امشب می نابم داد/ . گیسو به رخ افکنده ، مستانه جوابم داد/ . از باده شدم سیراب، وانگاه بخوابم داد/ . هشیارنخواهم شد ، چون سرخ شرابم داد/ . تشنه ام بر رخِ یار، گاهِ سحر// . حبیب رضائی رازلیقی . پ ـ ن شهید نظر میکند […]
« فضائل علي(ع) » وظيفه ي تو اي بشـر ، نمـاز با وقـار شد نزول آن در آن حجاز ، زِ امر كردگار شد كتاب امر حق ببين،زِ خواهش محمد(ص) است زِ همت محمدس(ص)، درست و استوار شد پيمبري در آن زمان ، به امر حق ، بـشد عيان كه نام ختم المرسلين ، به […]
پیشگاه درد ما پیشگاه دردیم ،همواره در نبردیم یک دشت پرشقایق دررنگ آه سردیم ما پیروان مولا دل بسته ایم در راه گوش دلیم وفرمان ،ما مردمان مردیم علی ناصری
پشت شیشه نامرئی شاهد جان دادن یک سیگارم شاهد بوسه گنجشگک مست شاهد همخوابگی آب و علف مرگ جاری شدن نور به حوض مردن سایه جان می بینم صورت دخترکی می بینم هم نفس فیلتر فکر پلید و دواخانه ای از خط فقر مردم بی فکری در صف نان گران کرونا اینجا نیست کرونا در […]
« آه مظلوم » نوح(ع) اگر از آهِ خود، نفرين بر آن افراد كرد عالمي ويرانه شد ، يك خانه آن آباد كرد آه آن گر با اثر مي بود ، بر حق ديده شد آن يكي آهش به دنيا ، كار صد جلّاد كرد آه نوح (ع) آن خانه ي بدكارها ويران نمود آه […]
« غم » دوباره غم ، دلم را می فشارد مداماً غم به روی غم گذارد خداوندا ، تو غم را آفریدی زِ دست مردمان بی شمارد توکه غم را ، دوصد افزونتر آری جدا نـتوان شَوَم من از کنارد توکه از رنج وغمها شکوه1 داری زِ یادت بُرده ای پروردگارد به من گفتن چرا […]
پیر ِماگفت که آید خبری از کنعان قلبِ بی طاقتِ ما را خبری ازجانان آسِمان هم که هدفمند به تن می کوبد باده می ریزدو مِی پخش کُند ازباران می دهد شور به دل هایِ خراباتی ما لاله آید، وٓ قدم بر سرِچشمِ یاران رازِ دل های پریشان شده را می داند ای خدا کِی […]
محضر دلبر تقدیم به منتظران یار ————————- خواب دیدم که شبی محضر دلبر بودم محضر منجی عالم گل حیدر بودم در کنارش شعف و شور نصیب من شد یا حبیبی به لبم ام یجیب من شد من که عمری به لبم ذکر فرج زمزمه بود حال مهمان من امشب پسر فاطمه بود خواستم تا ببرم […]
« تعجيل در ظهور » يا صاحب الزمان(عج) اگر عمرم تمام شد از فرقت1 تو بود ،كه صبحم چو شام شد آن حرف حق ،كه جد تو بر امتش بگفت: تا حرف حق زدم، به زبانم لجام2 شد تعجيل در ظهور كن،اي صاحب الزمان(عج) اين دوره هيچ حُسن و تفاهم نمي دهد بي حُسني اش،كه […]
« وارث حكم حق » اي آنكه تو در عالم ، بـپوئيدي به معنايي بـر گردش اين عالم ، دانايي و بينايي اي مهدي(عج) آل حق ، حقگو و حقيقت جو حقگو و حقيقت جو ، باشي تو كه مي آيي اي وارث حكم حق، حكمي كه خدا فرمود آن حكم خدا گويي، روزي كه […]
راز و نیاز روز من با یاد تو، راستی که شیرین میشود ذِکر اللهُ اکبرم، نُقلِ شِکرچین میشود بر لَبَم آمد چو نامِ شهدِ تو نامهای دیگران، انگاری که هیچ میشود طاعتت بَس با صفا و دلگشاست ناجی این قلب غمگین میشود از زمین تا آسمان، هرجا که من بینم تویی […]
« افكار خلق » از دست خلق بدكار،دايم به درد و زجريم4 از دست ظلم آنها ، دايم به درد و رنجيم افكار خلق گمراه ، ما را نـمي گذارد تا در فضاي آزاد ، افكار خود بـسنجيم اين خلق بي مروّت ،با كينه ره برند پيش بر ما كه چاره نَبْود ، زآنها اگر […]
حرف من، یه قصه ی تازه شعر من؛ یه عشق بی اندازه من همون ، ترانه ی بارون، پاکی، گلای توو ایوون **حرف من؛ حرف دلای عاشقه لا به لای واژه هام گلایه نیس من همون درخت سبز جنگلم که با کوچه های شب همسایه نیس *** من همون ساده ی عاشق واژه ی بی […]
به نام خدا تو صدات یه جنس خاصه شاید از جنس قناری تو نگات قصیده داری خودت هم خبر نداری تو پری زاده ی این عشق تو از شهر قصه هایی واسه پایان یه غصه تو دلیل خنده هایی با دل شکسته ی من تو همیشه هم صدایی ؛؛منو بشناس؛منو بشناس منم همون قاصد شهرم […]
غزلش را قصیده می خواند ————- —- ———– دلم گرفته و هردم قصیده می خواند هزار گلایه به رنگ پریده می خواند تمام حرف دلش را نهان به بغض گلو زبان عشق را بریدهِ بریده می خواند ز تیر و خنجر و دشنه درون قلب ما نیست نشانی که زجر دیده می خواند به جرم […]
تو نگام میکنی و من سر رو شونه هات میزارم مثل آبم مثل بارون انگار که دنیارو دارم توو نگات قصه ی عشقه عشقی که بی حد و مرزه تورو دیدن تو ی لحظه به همه دنیا می ارزه **واسه من عمق نگاهت شکل دریا شد عزیزم منم اون ماهی عاشق سرخه گونه های خیسم** […]
« يقين » اگر ما خدا را ، يقين داشتيـم تبهكاري از خود ، نه بگذاشتيـم اگر معتقـد مي شديم بر امر حق به دزدي چرا صد كمين داشتيـم وفـاي محبـان چـرا كم شـده اگر ما محبت بر آن داشتيـم درستي و تقوي و ايمان خلق چرا ما ز خود سهـل پنداشتيـم اگر غَره1 نَـبْود2 […]
« شادي و غم » ما پيچ و تاب ، دور جهان را نديده ايم در طول عمر ، در چم يك ره رسيده ايم حرفي اگر زِ پيچ و خم ره شنيده ايم حرفـي شنيده ايم و حقيقت نديده ايم ياللعجب!چه بازي است دور چرخ روزگار ساكن بر آن شديم و منزل نديده ايم […]
. ( زیارت از دور ) . ای حجّتِ حق ، بارگَهت نورِ امیدم با عشقِ تو بر ساحلِ مقصود رسیدم . ای درگهِ تو نورِ تجلّایِ الهی بازارِ رضا، رَحمتِ رحمانُ خریدم . شد بسته رَهِ کرب و بلا ، گَرنجفُ شام در مشهدِ تو لاله زِگلزارِ تو چیدم . دلتنگ زیارت شده ام […]
« يك نكته » ياوران يك نكته از دنيا ، مرا آمد به ياد كو كيان و كوروش،كو نادر و كو كيقباد1 كو فرامرز و فريدون ،كو سياوش در جهان كو همان كيخسرو و آن رستم نيكو نژاد هركه حاكم بود ، اگر عادل وگر ظالم برفت كو ديگر نوشيروان و كو ديگر آن عدل […]
. خونِ تو پاشیده در آئینه فانوسِ عمرت رو به خاموشی ست این لحظه ی منفورِ نفرینی ، پایانِ تلخِ یک هم آغوشـی سـت .. در فکرِ تنها بودنم هستم وقتی که دوری از من و رویا میترسم از این خلوتِ بی تو میترسم از هرلحظه ، از فردا .. مانند گنجشکی که ترسیده لبریزِ […]
« مرد عابد » هر كه از يار نـجويد مدد كار بِـهيچ گر يبار1 آن بكند ،كار دوصد بار بـهيچ اشكي از ديده ي خونبار بماليم به چشم ديده تا تـر نـشود در بـرِ دلدار بـهيچ اشك اگر طفل زِ چشمش نـفشارد به برون شير مادر نـخورد ، مِهـر پرستار بـهيچ يار اگر يك نفرم […]
. تو ایرانی که با خود چَشمی ازجنسِ خزر داری به چشمانِ که جز ‘سگ هرزه های من’ نظر داری ؟! .. هنوزم در نگاهت قتل ها زنجیره ای هستند مگر درچشمِ خود میراثی از عَهدِ قَجَر داری ! .. . برو بگذار خوش باشم به خلوتهایِ خودکارم چه کاری بامن و این واژه های […]
« جنگ جهاني » بر دست من آمـد ، ره آثار مـروت بر خلق بُوَد ، رسم و طريقي زِ اخوت بشنو تو يكي نكته زِ پيغمبر(ص) مرسل بر خلق بُوَد، مهر و وفاداري و خدمت در لشكر آن،كذب و دو رنگي غدغن شد در لشكر خود بست، يكي عهد اخوت افراد مسلمان ، همه […]
« بعثت » اي مسلمين ، پيمبر حق ، با عدالت است در روز مبعثـش1، زِ خدا صد عنايت2 است چهل ساله عمر آن شد ، بر آن ندا رسيد مي خوان تو امر حق،كه تو را اين رسالت است تا اين ندا رسيد ، به گوشش زِ علم غيب حيران شد آن زمان،كه خدا […]
سین هشتم —————————- سین هشتم حاج قاسم سلیمانی سین هشتم اسطوره های ایرانی سین هشتم به یادت ای سردار سین هشتم توکیستی که میمانی جای تو نیست خالی در میان ما یاد ونامت به پاست مردکرمانی ذوب گشتی تو درون عشق خدا قهرمانی عزیز، غرقِ نورِایمانی بال هایت وا نمودی سوی یزدان همیشه دردل ما […]
ارمغان سال نو »»»»»»»»»»«««««««««««« ارمغان سال نو جشن و سرور و شادی است عرض تبریک و ارادت بر لب منادی است باز رویده به جان کوه و صحرا روح عشق مژده ی تحویل سال سرزندگی، آبادی است باید از نزدیک یا از راه دور اَرحام کرد دیدن فامیل و همسایه گرفتن یادی است سال نو […]
« عيد نوروزی » عيد نوروزي كه آيد ، نوبت دلشادي است هر گُل و سرو و چمن را ،زينت نوزادي است عيد نوروزي در ايران ، از قديم آمد پديد ملت ايران در اين نوروز ،غرق شادي است عيد جمشيدي كه آثارش بُوَد از جام جم حكمت حق مي نمايـد ، نيّتـش آبادي است […]
« مُلك فنا » ما كه در ملك فنا ، كار بقاء ساخته ايم دست آلوده در اين ملك ، نه پـرداخته ايم ما كه امروزه در ملك فنا ، تاخته ايم بهـر فردي بقاء خانه ي خود ساخته ايم در همين ملك فنا ،با همه اين خار و خسـش از همين خار و خسـش،دسته […]
یه وقتا هست میبنی ستاره هم بیرنگه خورشید تو آسمونم انگار با ماه میجنگه نگاه کن ای زندگی دنیا چقدر دل سنگه دلم واسه اون هوا هوای خوووونه تنگه **میخونه باز قناری تو باغچه بهاری بازم هوای بارون شده یه یادگاری ** تو سرما یاد خونه تو گرما،یاد باغچه عکست هنوز تو قابه تو خونه،روی […]
بمان در خانه ————————————— بمان در خانه و ترک سفر کن از این رفتن بیا جانا حذر کن به فکر جان خود باش وعزیزان بمان در خانه نوروزت به سر کن بگردد چرخ دوران با نگاهی بیا با همدلی ترک خطر کن بیا رحمی نما بر کادر درمان درون خانه ایام ات گذر کن نباشد […]
« كوشش من » لطف خدا ، دايره زد بر سرم شعشعه زد ، در بصر6 روشنم بر تن من جوشني از راستي است همت رزمي ، بُوَدش جوشنم7 جوشن من ، پيراهني بيش نيست فتح و ظفر ، سر زند از جوشنم لشكر من راستي و صافي است سبقت جنگي بـرد از دشمنم دشمن […]
پاشیده خونِ من در آئینه فانوسِ عمرم رو به خاموشی ست این لحظه ی منفورِ نفرینی ، پایانِ تلخِ یک هم آغوشـی سـت .. در فکرِ تنها بودنم هستم وقتی که دوری از من و رویا میترسم از این خلوتِ بی تو میترسم از هرلحظه ، از فردا .. مانند گنجشکی که ترسیده لبریزِ غم […]
. من از دست خودم خستم از این دنیای تکراری از این احساسِ سردرگم شب و روزای اجباری . برای آخرین بارم سکوتم رو تماشا کن اگر قابل نمیدونی صبوری هامو حاشا کن . نمیدونی چقد تلخم نمیدونی چه دلگیرم دیگه بیزارم از دنیا همش با غصه درگیرم . تو رفتی از غمِ عشقت ببین […]
( ذهن مبتلا ) . روزها فکر من این است همه شب این سخنم که گرفتار بلایم زِ چه رو دَم نزنم . چه خطایی، چه قصوری که زِ ما سر زده است؟ وین چه دردیست که افتاده به جانِ وطنم . سایه افکنده به ایران و به دنیا کرونا ترس باعث شده آیینِ دیانت […]
. . باز امشب دفترِ من گیج بازی کرده است آمده با چشمهایت جمله سازی کرده است .. رنگ چشمانِ تو را آبیِ دریا دیده است این حقیقی را شبیهِ آن مجازی کرده است .. ناخَلف خودکار هم همدستِ ننگِ او شده بیت ها را یک به یک او دلنوازی کرده است .. […]
« كار علي(ع) » اي عجب از قدرت پروردگار هر بشري را ، بنموده است كار كار چو بر طبق رضايش كني با ظفرس ، حكمت پروردگار هر بشري خود نرود سوي كار خوار و حقيرس بَـرِ1 پروردگار حكمت خلاق بـبين سوي كار كار بشر كرد ،ظفر2 كردكار صد عجب از حكمت پروردگار كار بشـر […]
« مولود علي(ع) » تا كه مولود علي(ع) در مُلك يزدان ديده شد محتواي علمِ يزدان ، در علي(ع) سنجيده شد در حريم كعبه ي حق ، آن علي(ع) آمد پديد حزب شيطان از حريم ،كعبه اش تاريده1 شد در زمين كعبه ي حق ، آن علي(ع) پيدا شده نور الطاف خدايي ، بـر سـرش […]
تقدیم به مدافعین سلامت »»»»»»»»««««««««««««« مدافعان سلامت، مدافع حرم اند فرشتگان خدایی، ملائک کرم اند بریده دل ز جهان بهر امت ایران به پیش حضرت حق همیشه محترم اند مدافعین سلامت ،به راه امنیت برای جان عزیزان همیشه هم قسم اند سلاح حلم و عمل را نموده اند بر تن جهاد گونه به راه وطن […]
« شير خدا » والي1 ولايت بُوَد و مظهر دين است گفتيم به صد معني و معنيش همين است اي شيعه گرت سوي حقايق،نظري هست بايد كه به دامان علي(ع) خود بزني دست آنكس كه جهانداري و آن مِهر جهان را فرمود خطا باشد و آن رأس خطايا است فرمايش او را بـخوان از نهج […]
« درِ درگه » خداوندا تو دانايي ، منِ نادان نمي دانم همي دانم خدا هستي،كجا هستي نمي دانم بر اين دنيا كه پي بردم،بفهميدم خدايي هست كه دنياي تو مي بينم ،كجا هستي نمي دانم نظر بر حكمتت بستم ، بديدم از تو مي باشد تو خود ازچشم من پنهان چرا شرحش نمي دانم […]
. در من زنی همیشه جیغ میکشد روی رگِ دستِ خودش تیغ میکشد . میخواهد خودش را خلاص کند از هر چه زندگیست آس و پاس کند . در من زنی همیشه درد میکشد این زندگی لعنتی به نبرد میکشد . از چشمِ هیزِ مردِ همسایه او فرار از ترسِ اینکه نشود شبی شکار . […]
می دونی —————————– دلامون گره خورده باهم میدونی؟ بخون ازمن واین همه غم میدونی؟ واسه درد دوریت ،امید دل من میباره چشام آره نَم نَم میدونی؟ چه کردی با این دل عزیزْ نازنینم همیشه به دردم تو مرحم میدونی؟ جدایی زد آتش به جان و دل من تویی آخرین عشق عالم میدونی؟ کجایی تو الان […]