بِبار ای ابرِ بارونی
دلم لک داره این روزا
بِبار شاید که آروم بشن این غم ها
تو که دردم رو میدونی
تو که قصه ام رو میدونی
بِبار امشب برای من
تو که عشقم رو میدونی
میون شب گردی هایم بازم
تورو کم دارم ای بانو
نمیدونم که امشب هم
کناره کی خاطره سازی
کنار من که می ایستاد
میگفت بارون رو دوس داره
شاید امشب اونم داره
همین چیزارو میخونه
نمیدونم ،نمیدونم
شاید قلبم ترک خورده
شاید یادم کرده این روزا
شاید دستامو کم داره
بِبار ای ابرِ بارونی
یه دنیا دردو غم دارم
نمیدونم ، نمیدونم
شاید حسی رو کم دارم
4.9/5 - (30 امتیاز)
پیشنهاد به شما
- شعر همراه - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر خیال - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر مساله - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر داوی زولفت - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- شعر طریق دانش - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- رعد و برق - الهه قاسمی
- شعر رهبر آدم - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر عاشقی - سعید فلاحی
- شعر پند نیکان - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر مردم آریایی - نوید کیهانی فرد
- شعر مجنون بیلیلا - سعید فلاحی