شمع جانم، درنبودت بی قرارم ،جانِ دختر
ازغمت گشتم چومجنون، اعتبارم ،جانِ دختر
شکوه کردم برخدایم ،دین وایمانم توبودی
چشم بستی پرکشیدی ازدیارم،جان دختر
طالعم شد درد وحسرت بی وفا،بابا نبودی!
شاه دل تنها توهستی افتخارم ،جان دختر
آن نگاهت وقت رفتن ،شد عذابی جاودانه
آتشی شد شعله زدبر روزگارم ،جان دختر
تکیه گاهم سینه ات شد،ناله کردم از فراقت
مرغ غم زد ناله از دل رفت یارم ،جان دختر
خاک پایت سرمه کردم،نام پاکت سجده گاهم
تا قیامت سبز یادت ،سوگوارم ،جان دختر
ماه تابان ای تبارم دل سپارم برنگاهت
ای دعایت چاره سازم ،ای نگارم ،جان دختر
فاطمه مقیم هنجنی
امتیاز بدهید
پیشنهاد به شما
- شعر طریق دانش - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر هاشور در هاشور ۰3 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر دوستت دارم - مجید محمدی
- شعر شب قدر - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر دل آدم - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر عشق ازل - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- وداع ام کلثوم س با پدر ـ حبیب رضائی رازلیقی
- شعر رهبر آدم - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر پند خدا - حسن مصطفایی دهنوی
- شعر رحمت پروردگار - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر مجموعه هاشور در هاشور ۱ - لیلا طیبی (رها)