خودفریبی قادرم! ببین… تن پوشم، خرقه ٔخدائیست !. می دانم،: مستأصل ودرمانده می مانم. به تاوان قصورم، شکست، غرورم. تسلیمم، محتاجِعزّت،. تسلیمم. هرچه داشتم.. برترینش داشت.. هرچه کاشتم .. همان،شدبرداشت در تکیه ای آرام، برجایگاهش فروتنانه، درجنبش وتکاپویی برحفظِ تعادل دوپایم ناشیانه. گوش فرا ده ، سکوتت را می شنوی؟؟ درإشراف او قدم می زنی […]