• صفحه اول
    • مجله
      • شعر و ترانه
      • داستان
      • صنایع دستی
      • رپورتاژ آگهی
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • پیوندها
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    چند شعر کوتاه / زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • اشتراک گذاری
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ▪چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی

    (۱)
    آی هجاهای خفته در گلو
    برای که!
    چه وقت؟
    شعر می‌شوید...

    (۲)
    سال‌ها بگذرد
    کم نمی‌شود یادِ تو!
    این ترازو
    دقیق محاسبه می‌کند؛
    --نبودنت را

    (۳)
    اعضای وجودم
    به پا خواسته‌اند...
    ***
    تا کی دوری‌؛
    تا کی تحمل؟

    (۴)
    چه خواهی دید در آیینه؟
    مگر آدمکی مغموم وُ،
    --انسانی از دست رفته!؟

    (۵)
    آینه‌ها را بشکن
    در شهر کوران
    نه شمع را می‌فهمند
    و نه آیینه به کار می‌آید.

    (۶)
    زنی‌،،،
    گیسوان تنهایی‌اش را
    شانه می‌کشد
    آینه اما،
    وضوحی پیدا را
    حاشا می‌کند!

    (۷)
    آرزویت،،،
    پریدن بود اما
    آب و ارزنی چند،
    دل بسته‌‌ی قفس‌ات کرده‌ست!

    (۸)
    مرثیه‌خوان بهار می‌آید
    --پاییز!
    با برگ‌ریزانش...

    (۹)
    سلول به سلول گلویت
    انفرادی‌ست
    صد شعر بی‌گناه
    در حصر مانده‌اند.

    (۱۰)
    و ندید
    کبوتر،
    کلاغ خوشه‌چین صلح شده است.

    (۱۱)
    به وقت خواب شقایق
    میان قیلوله‌ی زنبق
    هراس داس می‌رقصد
    به لای انگشتان پاییز

    (۱۲)
    میان تقویم پاییز
    پشت خواب تاک؛
    همه‌ی انگورها
    باردار «شراب» شده‌اند!

    (۱۳)
    تمام نمی‌شود
    این خیابان...
    ***
    --قدم زدنِ بی تو؛
    دشوارترین عذاب‌ست!.

    (۱۴)
    خیال کن کیهانم
    اما،،،
    ***
    دریغ از،
    -یک ستاره!

    (۱۵)
    آیینه‌های متحرکیم
    خالی از ربطِ دوم شخص،
    منفعل،
    مترسکِ دشتبان...
    ***
    آینده‌ای در ما،،،
    --تلالو ندارد!

    #زانا_کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    اشتراک گذاری


    پیشنهاد به شما

    شعر دوبیتی252/ حسن مصطفایی دهنوی

    هيهات كه خوابست ، چه خواب اين بشرتو در خواب  خـُمار اسـت ، نجـويد  اثـر  تـو با  رأي و رضاي  تو  اگر…
    • دوبیتی

    اشعار هاشور ۴۲ / لیلا طیبی (رها)

    اشعار هاشور ۴۲ لیلا طیبی (رها) (۱) برایم،،، اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ --[بودن در این شهر سیمانی،] ﺍﻣﺎ،،، ﺍﺯ…
    • شعر سپید

    شعر پابند عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « پابند عشق » عشقم  به   نيكي  بشر ، بي  شمار    نيست جز  بر  نكويي  تو اَش ، آن   انتظار…
    • قصیده

    اسطوره /رسول چهارمحالی

    اسطوره ها از ذهن ها می گذرند اسوه ها در دلها می مانند بیائید به جای اسطوره سازی اسوه سازی کنیم رسول…
    • شعر سپید

    شعر فطرت پاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « فطرت پاك » هر كس  از  اركان  علم  و معنويت  دور    شد در  برِ  هر  روبهي1 ، تسليم  هر   نخچير2  شد شير…
    • قصیده

    برگردان اشعاری از ابراهیم اورامانی / زانا کوردستانی

    ابراهیم اورامانی (ئیبراهیم هەورامانی) شاعر و روزنامه‌نویس کورد، زادەی ۱۲ اکتبر ۱۹۶۳ میلادی در شهر حلبچه‌ی…
    • سایر سبک ها
    • +1

    اشعار هاشور ۵۱ / لیلا طیبی (رها)

    ▪سه شعر کوتاه از لیلا طیبی (اشعار هاشور ۵۱) (۱) اعدام شده است؛ شاخه‌های خشکیده --بر پیکر درخت! ... آه…
    • شعر سپید

    شعر سلطنت حکم حق / حسن مصطفایی دهنوی

    « سلطنت حكم حق » سلطنت حكم حق،جنبه ي  توحيدي  است گر  نشناسي تو حق،جنبه ي  نوميدي  است سلطنت حكم حق …
    • قصیده

    شعر دوبیتی279/ حسن مصطفایی دهنوی

    احرام   كعبه   را  كه  نـبستم   براي   خلـق كاري  نـكرد  خرقه  و زنّـار  و كهنه  دلـق من  در  طواف …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1402 - 1398

    سبد خرید