• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    عاقبت رفت/حبیب رضائی رازلیقی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    "عاقبت رفت"

    حالِ بیمار دلم را دیدو رفت
    آتشی افروخت و خندیدو رفت

    جاده نا اَمن و پر از گرگ و پلنگ
    "راه کج بودُ " ولی پیچیدو رفت

    هر پلی را که گذر کردو شکست
    تخم کین پشتِ سرش پاشیدو رفت

    گفتم از سوختنم بر تو چه سود
    رنجِ من دید و ولی رنجید و رفت

    رفت و پنهان شده در پشتِ غبار
    راه مقصد رو کجا؟ پرسیدو رفت

    شیشه ی نازکِ قلبم رو شکست
    بر تنش رختِ جفا پوشیدو رفت

    حبیب رضائی رازلیقی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر شمس و قمر / حسن مصطفایی دهنوی

    « شمس و قمر » تا  زِ  ارسال  حقيقت،رُخ  شمس و قمر  است به حقيقت  كه  دغلكاري  ما ، پرده  در   است اي…
    • قصیده

    شعر با من بمان/مجیدمحمدی(تنها)

    من شکستم تا تو دل را نشکنی، اما چرا می کشانی پای دل را با خودت تا ناکجا   من شکستم بی صدا اما…
    • شعر نو
    • +1 غزل

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۳ /لیلا طیبی (رها)

    (۱) دلم پُر است! کاکتوس گلدانم!!! نه نوازش می‌شوم، نه پناهم می‌شود آغوشی... (۲) وَ ماهی؛ به قلاب…
    • شعر سپید

    اشعار هاشور ۵۰ / لیلا طیبی (رها)

      (۱) اتاقم،،،، غمباده کرده‌ست... ::: آمدنت،،، تنها مژده‌ای‌ست که؛ گره از ابروانش…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 435- حسن مصطفایی دهنوی

    اي  پسرا ، به هوش  باش  حرف خدا  شنفتني  است غنچه  گل  به شاخه اش ، روز  دگر شكفتني  است روز  جـزا و …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی137/ حسن مصطفایی دهنوی

    اي كاروان  حُـسن   تو در مُلك  ما  نِـه اي فهميده ايـم   بـر  هـمه    ما    تو    صانعـي بر ما اميد  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی168/ حسن مصطفایی دهنوی

    تا  به  تولّــي  دوست  بر پَـرم   از   آشيــان كس ديگر اين روح من ننگردش  درجها ن مرغ  فضايــي  بُوَد …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی 336 / حسن مصطفایی دهنوی

    خداوندا  بترسيـدم به كاري گر دغـل كردم هرآن كاري كه نيكوبود به نيكوترعمل كردم خداوندا تو آگاهي كه كارم…
    • دوبیتی

    ترجمه‌ی شعرهایی از روژ حلبچه‌ای / زانا کوردستانی

    ترجمه‌ی شعرهایی از خانم روژ حلبچه‌ای (به کُردی: ڕۆژ هەڵە‌بجەیی) شاعر کُرد زبان توسط زانا کوردستانی…
    • شعر سپید

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید