متن شعر
« هنر آموز يكتا »
سرِ راهاي بد نامي ، هنر پاس سعادت كرد
هنر در هركسي باشد،از آن رفع ضلالت1 كرد
هنر سرمايه ي نيكس،به سود اين هنر بشتاب
كز اين سرمايه و ثروت،تواني صد تجارت كرد
هنر سرمايه ي علمس،كه از علمش تو بتواني
زِ بد بينان و بد گويان،زِ خود رفع خسارت كرد
هنر خود جوشيَس از خود،بشر بايد بدست آري
هر آنكس با هنر بودس،هنر با اين عبارت كرد
هنر با علم همراهس،نه با جهل و جدال و جنگ
هنر را هركه مي داند، نمي بايد شرارت كرد
هنرمندان هنر سازند ، شرارت ناتوان كردن
هنر را جان من بايد ، به نيكوتر عبارت كرد
هنرور بود فردوسي، سخن را با هنر بنوشت
هنرمندان ايران را به ايران با شهامت كرد
شجاعت لازم مردس ، هنر مبناي آن باشد
هنرور هركسي بودس،دراين ميدان شجاعت كرد
هنر را هر كسي دارد ، توان مالي بدست آرَد
هرآنكس بي هنر باشد،زِ مال خلق غارت2 كرد
غلط نَبْود هنر جويي، غلط در بي هنر باشد
غلط شب روي بنمودس و صد خيانت كرد
اگر نادر هنرور بُد،زِ خودجوشي خود مي بُد3
ببين كو4 گله چراني را ،هنر با صد رشادت كرد
مضامين5 سخن باشد ، بشر را با هنر سازد
سخنور باشد آن فردي بيان گر سعادت كرد
دلا در هر مقام هستي، هنر جويي خود بنما
هنرجو هر كجا مي بُد،مقام خود رعايت كرد
سزاوار هنر باشد ، بشر تا زنده مي باشد
به پاس زندگاني بايدت خود را دلالت كرد
هنر سرچشمه ي علمس،مبادا بي هنر باشي
ببين هر چشمه هرجا بُد،زِخود بنياد دولت كرد
هنر را از علي(ع) ميجو،كه از گفتار پيغمبر(ص)
هنر آموز يكتا شد و ما را صد دلالت كرد
اگر دانا دلي هستي ، بيا راه علي(ع) بنگر
كه بعد از قرنها ،ايران به راه خود هدايت كرد
بشر در دين اسلامي ، هنر با علم همراهس
فريضه العلم6 پيغمبر(ص) رهت را با بشارت كرد
حسن تا آندم آخر،زِ علمت در هنر مي كوش
كه خلاقت هنرجو را،زِ علم خود عنايت كرد
٭٭٭
1- گمراهي 2- تاراج 3- مي بود 4-كه او 5- مضمونها 6- يادگرفتن علم بر هر مسلمان واجب است
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید