متن شعر
يارب ترحّمـي كن من با تودوست هستــم
هر راه خود پسندي بر روي خـود بِـبستــم
راه ديـگر نـدارم در روي اين زمينـت
من با دل شكستــه در راه تــو نشستــم
٭٭٭
يارب تمايل من بر علـم و دانــش تـوست
صد عيب مخفي من در زير پوشش تـوست
يارب تو فيض بخشـي عيب مـرا بِـبخشاي
رفع هـزار عيبم از چشم و بينـش تـوست
٭٭٭
يارب ترحّمــي كه منــم در ولاي تــو
بيــرون نـبرده ام ســر خــود از بلاي تــو
هـر كس سـر از بلاي تو بتـوان برون بَرَد
كـي مي شود به روي زمين آشنـاي تــو
٭٭٭
صـداي صوت خــدايـي هميشــه مي شنوم
در اين زمين خاكـي به هـر كجـا بـروم
خــدا هميشـه جلوتــر از اين زميــن بوده
نــداي آن همه جا بوده ، هر كجـا نــگرم
٭٭٭
خــداي فــرد توانـــا اگر تــوان نــگرم
حجاب چــهره جسمم كه مي توان بـِدرم
اگر لطافــت طبعـش به من اثـر بـدهــد
يقيــن زِ جملــه مخلوق آن لطيـف تـَرَم
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید