• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • رپورتاژ آگهی
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    شعر دوبیتی116/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    كوس رحيل  اَر  زديـم عمر به  پايان رسيـد

    قافله سالار  مـا  دست  زِ  دنيـا      كشيـد

    مرگ تخلّف  نداشت  برهمه كس  مي رسد

    هيچ  تفاوت  نكـرد   بـهر   سياه  و سفيـد

    ٭٭٭

    گرگ  اجـل  مي برد   دَمبـدم  از    گله هـا

    گلـه  به   سوي  چـرا  مي رود   و  دشتهـا

    گله به هركوه و دشت مي چرد و بي چوپان

    گلـه  ز  چنگال گرگ كي  بتوان شد رهـا

    ٭٭٭

    چشمت  اگـر  از اول    بـر عاقبتت     افتاد

    خون ميجهد ازچشمت گر دل بُودت  فولاد

    هـر  لذت  دنيا  را صد جور و  جفا    بينـي

    واضح نگري دنيـا  باشد   به   سرت  جلاد

    ٭٭٭

    پايـمال   آفرينـش     گرديـده    پيكـر   من

    كيفر  زِ   آفرينش   كوبيـده   اين   سـر من

    آن  رسم  آفرينش   بر  من   نكـو  نـمي بود

    هر چيز  را دلم خواست  آن بُـرد  از  بر  من

    ٭٭٭

    دستگاه   آفرينـش   كـي   بود   بـهتر    من

    كي چشم من بديده است، رخسار دلبرمن

    دستگاه   آفرينـش  بر طبق  فكر من  نيست

    وامانده است در اين راه اين فكرمضطر من

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    اشتراک گذاری
    [TheChamp-Sharing]

    [dqr_code]
    آمار
    [pvc_stats postid="" increase="1" show_views_today="0"]
  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    چه‌کمه‌بۆر / زانا کوردستانی

    هیوادار بوو؛ که له جیاتی تفەنگ، کتێب و، قەڵەمێکێ پێ بواێا تا وێنەێ باڵەندەێکی بکێشا لەگەڵ لەقێک…
    • شعر سپید

    شعرهایی از روژ حلبچه‌ای با ترجمه‌ی زانا کوردستانی

    بانو "روژ محمد لایق حسن" مشهور به "ڕۆژ هەلەبجەای" در سال ۱۹۷۲ میلادی در شهر حلبچه به دنيا آمد و اکنون ساکن…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی148/ حسن مصطفایی دهنوی

    زاهد ، به  راه  جـمله  تـجمّل  خودت مـرو راهت  قناعت  است ،  اگـر  مي شود بـرو زاهـد    بِـكار   بـذر  …
    • دوبیتی

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ /لیلا طیبی (رها)

    (۱) کاش کسی به پرسد: چرا لبخندهای تو؛ اینقدر بی‌رنگ است!؟ و من همه چیز را بیاندازم گردن…
    • شعر سپید

    الهه قاسمی/ آخرین آه

    خرابیِ آهِ من هِی از حالِ من دل آب شد از آه های من کسی نیامد جز حس لا اله الا اللهِ من شفق بی مهر یوسفِ…
    • شعر نو

    دنبال تو/رسول چهارمحالی

    تو را می جویمت هر سو میان پیچش یک مو درون یک خم ابرو و یا زیبایی آهو تو را می خوانمت با ناز درون قصه…
    • شعر سپید

    جهان را چه شد؟ ـ حبیب رضائی رازلیقی

    “جهان را چه شد” . خداوند عالم، جهان را چه شد دراین آسمان اَختران را چشد؟ . صدایِ همه ساز ها نی…
    • غزل

    شعر اصل بشریت / حسن مصطفایی دهنوی

    « اصل بشريت » اصل  بشریت  را که تو خود مایلی اصل تو همان است،تو خود حاملی اصل بشريت   به  تو …
    • غزل

    شعر دوبیتی291/ حسن مصطفایی دهنوی

    آن   راه  كه  بگفتـي   اگر  آن  راه   نـيابـم دايم  كه فزونتـر   شود آن  زجـر  و عذابـم آن  راه  رضاي …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید