افراد حقـگو بـشنويد از مـا به حق پيمان كه نيست
آن اهـل حق بـاوركننـد ، حق تابع فرمان كه نيست
حـق را سياست لازم است ، كـي پاسدار آدم است
افراد ناحـق كارشـان از علــم حق پنهان كه نيست
٭٭٭
حقگو فاقد دنيـا شد ، سودي نَـبُوَد دستـش
هر كس به ره حق بود ، دنيـا به خطر بـستش
هركس طلب از حق كرد ، يا حرف حقيقت زد
مانند حسين (ع) بايد آن بگذرد ، از هـستش
ياران بـبينيد كار اين دنيـا ، به يك معيـار نيست
دانـا دلي دركار اين دنياي دون ، سالار نيست
اين كار دنيا بگذرد با هرج و مرج و كش مكش
خلقش به خواب غفلتنـد ، فردي بر آن بيدار نيست
در طريق بندگـي حق ، ره اكـراه نيست
اين گمان كردي كه حق از بنده اش آگاه نيست
بنـده خلاق جان هستم كه لطفـش دايـم است
چونكه لطف شاه منعم ،گاه هست و گاه نيست
خزان اين مسلمانـي چرا اينقـدر بسيــار است
به راه اين مسلمانـي كداميـن فرد بيدار است
خــداونـد ا مسلمانــي ره افـزونتــري دارد
به هر راهي كه من رفتم ،رهم در دست كفار است
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید
یک دیدگاه اضافه کنید