نصيحـت مـي دهم ، من دو صـد بار
كه روي خود ، به سوي خـدا آر
مال دنيـا ، به طالـب هميـن است
تا كه طالـب ،كِشـد زجـر و آزار
٭٭٭
رأي خـدا شـد ، گِل آدم سِـرشت
از اثـر آب و گِل آن بـهشت
رأي خـداوند ، كه يادش نـبود
رأي خـدا شـد ، بِـرود از بـهشت
ياد خـدا كن ، بِـبَرندت بهشـت
ياد مـكن مـردم مكّار زشـت
بنـده كه يادش نَـبُوَد از خـدا
از چه رَوَد مسجد و ديـر و كِـنشت
الا اي هنـرمنـــد نيـكــو سـرشت
هنرهـا نمـودي به راه بهشــت
هنرهـــا نمودي زِ فيض خـــدا
زِ فيض خدايت شدي خط نوشـت
آدم دهقـان ، نكـو كـار كِشـت
دانـه نيكـو بنمايـد خورشـت
اين اثـر كار نكـو و بـد است
كار نكـو كـردي ، داري بهشـت
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید
یک دیدگاه اضافه کنید