تا بر قرار صبر و تحمّل نمي رسي
بر پايگاه حق تو نداري ، دست رسي
صبر و قرار و حلـم بـُوَد لازم بشر
اين هرسه را هر آنكه ندارد نشد كسي
٭٭٭
پلنگـي را مـَرو نزديـك چنگـش
بـترس از ضربه و زجـر گزنـدش
به همراهـش مـرو تا مـي توانـي
مـرو هـمراه رفتـار و رونـدش
پلنگان هـر چه را گيـرن درنـدش
به ضرب چنگ و دندان مي خورندش
پلنگ تيـز دنـدان را نـشايـد
كنـي آهنگ آن ، افتـي به بنـدش
فعـل نـكوي بشـري گـر نـبود
كـي بشـري داشت نكوتـر وجـود
يا كـه نـبود اين بشـر ، در جهـان
يـا اگـرم بود چـو درنّـده بـود
هـر كه نـيارد بَـرِ رَبـش سجـود
نيسـت بشـر در بَـرِ رب ودود
آنكـه بـيارد بر رب ، سجـده اي
قابـل تـمجيد بُـوَد يا درود
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید
یک دیدگاه اضافه کنید