• صفحه اول
    • مجله
      • شعر و ترانه
      • داستان
      • صنایع دستی
      • رپورتاژ آگهی
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • پیوندها
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    برگردان پنج شعر از #لیلا_طیبی به زبان لری (گویش نهاوندی)

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • اشتراک گذاری
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    برگردان پنج شعر از #لیلا_طیبی به زبان لری (گویش نهاوندی

    (۱)
    تنها؛
    خیابان‌هاے تهران را زیر پا می‌گذارم.
    می‌اندیشم:
    دخترکان لبنانی،
    پاے درخت‌هاے سیب،
    یا،
    دوشیزگان فلسطینی،
    در سایہ‌سار پرتقال‌ها
    با کدامین کابوس معاشقہ دارند؟!

    ◇ [برگردان]

    تَنیا؛
    خیاوونا تیرونَ زیرِ پا مَلِم.
    فکر موکونم:
    دخترا لبنانی،
    پا دارِ سیف،
    یا،
    دخترا فلسطینی،
    ژیر سایِ دارِ پرتغال
    وا کامی خواوو عاشِقی موکونَن؟!

    ■□■

    (۲)
    وقتی کہ نیستی؛
    دلم،،،
    اسیر زمستان ست...
    کاش،
    بادست‌هایت،
    کمی بهار بیاورے!

    ◇ [برگردان]

    و هَر وقت که نیسی؛
    دِلِم...
    زالنه زِمِسونَ!
    کاشی
    وا دَسات
    کَمی بُهار بیاری...

    ■□■

    (۳)
    درختی کہ میوه نمی‌داد!
    باغبان،،،
    با اره بوسید،
    گلویش را...

    ◇ [برگردان]

    داری که بار نِمِدا!
    باغِوو،،،
    واردِ اَرَ،
    حلقِشَ وا ماچی بُری...

    ■□■

    (۴)
    زخمی‌ عمیق دارد،
    درخت عمر من از
    تبر تنهایی!

    ◇ [برگردان]

    سِنُ قیل داره،
    دارِ عمرِ مَ
    اَ تَوَرِ تَنایی!

    ■□■

    (۵)
    کاش،،،
    کسی بپرسد:
    چرا لبخندهاے تو؛
    اینقدر بی‌رنگ است؟!
    و من،،،
    همہ چیز را
    بیاندازم گردن تنهایی!

    ◇ [برگردان]

    کاش،،،
    کسی اَزِم بَپُرسَ:
    چونه خَنِ تو؛
    اِنقَ بی رَنگِ روَ؟!
    مِنَم،،،
    هَمَ چینَ
    بِنازِم شُنِ مِل تنایی!

     

    #لیلا_طیبی (رها)

     

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    پ.ن:
    [برگردان اشعار توسط خود شاعر صورت گرفته است]

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    اشتراک گذاری


    پیشنهاد به شما

    شعر دوبیتی 414 - حسن مصطفایی دهنوی

    آدم    اگـر    در   پـي    عيـاري  است حيلـه  و تـزوير  و  دغلكاري      است يا   بـكنـد   خوشـدلـي از…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی210/ حسن مصطفایی دهنوی

    زِ  مهـر  خـود ، به عهــد حـق  وفــا  كُــن بـه  عهــد  حـق ،خـودت  را  آشنــا كــن دليل  از  بهــر …
    • دوبیتی

    عاقبت رفت/حبیب رضائی رازلیقی

    "عاقبت رفت" حالِ بیمار دلم را دیدو رفت آتشی افروخت و خندیدو رفت جاده نا اَمن و پر از گرگ و پلنگ "راه…
    • غزل

    شعر دوبیتی305/ حسن مصطفایی دهنوی

    اي خدا رزق من واين عمركه ازخوان توبود خاك زاري  سـرم   بـر  دَم   ايوان   تو بود جمله آدميان   و …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی217/ حسن مصطفایی دهنوی

    من كه از  نيكو صفاتي نزد مردم  رو سپيدم عيب خود را گر بديدم عيب مردم را نديدم عيب جوييها زِ  مردم هر…
    • دوبیتی

    شعر لباس عید / حسن مصطفایی دهنوی

    « لباس عيد » ياور  آنکه  آرزوی  همان دشمنس  به   من آن  دشمنی  کند ، نَبُود  عاشق   آن    به من یارب…
    • غزل

    شعر زخم زبان - حسن مصطفایی دهنوی

    « زخم زبان  » هر  كه   بيداد گري  را  زِ  خود   ايجاد   نكرد پرچم   عدل  و  عدالت ، همه  بـر   باد…
    • قصیده

    شعر محرم اسرار / حسن مصطفایی دهنوی

    « محرم  اسرار   » جانا  كه  فرو  مانده  ،در  اين كار  جهاني بايـد  به  خـدا ،  باز  گـذاري  كه …
    • غزل

    شعر دولت جاوید / حسن مصطفایی دهنوی

    « دولت جاويد » هر آن كسي به جهان،راه و رسم آن بگرفت زِ  نيكويي  بـكند   طاعتي  و جان  بگرفت زمين  كه…
    • قصیده

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1402 - 1398

    سبد خرید