مشاهده همه نتایج
نتیجهای پیدا نشد
صفحه اول
مجله
شعر و ترانه
داستان
صنایع دستی
رپورتاژ آگهی
درباره ما
تماس با ما
پیوندها
ثبت اثر / مکان
ورود
یا
ثبت نام
ثبت اثر / مکان
برگردان اشعاری از دریا حلبچهای / زانا کوردستانی
متن شعر
نظرات
0
اشتراک گذاری
prev
next
پسندیدن
گزارش مشکل
prev
next
متن شعر
(۱)
هیچ قصد و نیتی ندارم
برای دوباره عاشق شدن
اما اگر دوباره تو را ببینم
بیشتر از حد و حدود جنون
دوستت خواهم داشت و برایت جان خواهم داد.
...
نمیخواهم دیگر بنویسم
هرچه هم نوشتم، اهمیتی به آن ندادی!
اما نمیتوانم در هوای تو زندگی نکنم
هیچ کاری با عشقت، کردنی نیست.
...
میگفت خودم را راحت کنم
دیگر یاد و خیالم سراغت را نگیرد
اما محال است کسی را
به اندازهی تو دوست بدارم.
...
دور شدی از من، ولی شبی ناگهان ترکم نکن!
به صدایی، دلت یکه خواهد خورد
وقتی خبر مرگ من را بشنوی و
روح و جانت به لرزه خواهد افتاد.
...
دیگر خواهی فهمید که تنهایی
آن زمانیست که من از تو دورم
هرچه بکنی که آسوده خاطر باشی
من از قصاوت قلبت نخواهم کاست.
...
به یاد بیاور که تنها زنی بودم که
برای به دست آوردن عشقت، خودم تنها شدم
بیتفاوتی تو هم چنان بود
بودنت هم از آزارم نکاست.
...
هرگونه باشی و هر کاری بکنی
در وجود من هرکز گم نخواهی بود
تو تمام آزار و اذیتی هستی که
تا وقتی من باشم، هستند.
(۲)
زیباترین بهانهی زنی تنهاست
این پرنده سردش است
در هوای آغوش گرم تو.
...
سرما و سردی این دی ماه را
هرکس به اندازه و میزانی میداند
و یادشان میرود تو هستی،
من نباشم،
همیشه دنیا سرد است
و بیشتر میل به گرمای بودنت دارم در دلم.
...
به یاد داری که میگفتی: اصلا نترس!
پیش تو میمانم!
زمانی که نخستین باران پاییز و
نخستین بارش برف زمستانی ببارد!
باران آمد،
برف هم بارید،
اما آمدن تو، نیامد!
خودت میدانی تاکنون،
چند بغل به من بدهکاری؟!
...
گرم نمیشوم!
گرم نمیشوند،
دستهایم...
وقتی پیشم نیستی،
دیگر آنقدر با نامههای سردت
نگو دوستت دارم!.
...
خیلی اوقات فراموش میکنم،
که تو پیشم نیستی!
نمیدانم چرا هر روز،
چشم انتظار آمدنت میمانم!.
...
دروغهای گرم تو،
که برایم مینویسی: دوستت دارم!
سرمای این تنهایی را از یادم برده است،
آه، چه شیریناند، دروغهای مردانهات.
...
امروزم، از دیروزم نمیروی!
در این عشق تو،
همه روزم را دوست دارم،
ذرهای بیشتر
از دیروزم،
پیر نمیشوم با عشق تو،
اینجوریهاست، دیگر!.
شعر: #دریا_حلبچهای
برگردان: #زانا_کوردستانی
آمار
هنوز نظری ندارید.
یک دیدگاه اضافه کنید
دیدگاهتان را بنویسید ·
لغو پاسخ
برای ارسال نظر باید
وارد سیستم شوید
اشتراک گذاری
پیشنهاد به شما
شعر دوبیتی252/ حسن مصطفایی دهنوی
هيهات كه خوابست ، چه خواب اين بشرتو در خواب خـُمار اسـت ، نجـويد اثـر تـو با رأي و رضاي تو اگر…
اشعار هاشور ۴۲ / لیلا طیبی (رها)
اشعار هاشور ۴۲ لیلا طیبی (رها) (۱) برایم،،، اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ --[بودن در این شهر سیمانی،] ﺍﻣﺎ،،، ﺍﺯ…
شعر پابند عشق / حسن مصطفایی دهنوی
« پابند عشق » عشقم به نيكي بشر ، بي شمار نيست جز بر نكويي تو اَش ، آن انتظار…
اسطوره /رسول چهارمحالی
اسطوره ها از ذهن ها می گذرند اسوه ها در دلها می مانند بیائید به جای اسطوره سازی اسوه سازی کنیم رسول…
شعر فطرت پاک / حسن مصطفایی دهنوی
« فطرت پاك » هر كس از اركان علم و معنويت دور شد در برِ هر روبهي1 ، تسليم هر نخچير2 شد شير…
برگردان اشعاری از ابراهیم اورامانی / زانا کوردستانی
ابراهیم اورامانی (ئیبراهیم هەورامانی) شاعر و روزنامهنویس کورد، زادەی ۱۲ اکتبر ۱۹۶۳ میلادی در شهر حلبچهی…
شعر دوبیتی 329 / حسن مصطفایی دهنوی
آن باده كـه بر مسطبـه عشق ، فروشنــد قومي بخرنـد باده و قومي بــفروشنــد قــومي كه نگردنــد…
شعر سلطنت حکم حق / حسن مصطفایی دهنوی
« سلطنت حكم حق » سلطنت حكم حق،جنبه ي توحيدي است گر نشناسي تو حق،جنبه ي نوميدي است سلطنت حكم حق …
شعر دوبیتی279/ حسن مصطفایی دهنوی
احرام كعبه را كه نـبستم براي خلـق كاري نـكرد خرقه و زنّـار و كهنه دلـق من در طواف …
سبد خرید
×
مشاهده همه نتایج
نتیجهای پیدا نشد
یک دیدگاه اضافه کنید