• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • رپورتاژ آگهی
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    اشعاری از تنها محمد شاعر کورد ساکن ولز با برگردان زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ▪اشعاری از تنها محمد شاعر کورد عراقی با برگردان زانا کوردستانی

    "تنها محمد" (تەنێا محمد) شاعر و نویسنده‌ی کورد، زاده‌ی یک آگوست ۱۹۸۹ میلادی در شهر رانیه، استان سلیمانیه‌ی اقلیم کوردستان است. در آن‌جا رشد و نمو یافت و اکنون سالیان درازی‌ست ساکن شهر کاردیف پایتخت کشور ولز است.

    ▪کتاب‌شناسی:
    - سەدای دڵێکی بێناز (صدای دل بی‌ناز) - ۲۰۰۶
    - شوشە شکا (شیشه‌ی شکسته) - ۲۰۰۹
    - دێڕی نامەکان (میان نامه‌ها) - ۲۰۱۸

    (۱)
    گوڵفرۆشه‌که پێشنیاری کرد
    بیر له‌دیاریه‌کی‌تر بکه‌مه‌وه بۆت،
    به زیاده مەسره‌فی ده‌زانی گوڵ بۆ گوڵ بکڕم!
    ◇
    گل فروش به من گفت،
    گل برایت نخرم!
    -: گل برای گل خریدن، اسراف است!

    (۲)
    زۆر خۆشم ویستی و زوور له ده‌ستم دایت
    ئێستا ئامۆژگاری ئه‌و دۆکتوره‌م دێته‌وه یاد که وتی:
    خواردنی ده‌رمانی زۆر، نه‌خۆش چاره‌سه‌ر ناکات
    نه‌خۆش ده‌کوژێت!
    ◇
    بسیار دوستم داشتی و زود هم فراموشم کردی!
    یاد نصیحت دکتری افتادم، که می‌گفت:
    داروی زیاد، بیمار را درمان نمی‌کند؛
    بلکه او را از پای در می‌آورد!

    (۳)
    ئه‌گر نه‌مرم
    له پیری دا، بۆت ده‌سه‌لمێنم،
    که هیچ دارێک ناتوانێت وه‌ک من
    بۆت ببێت به گۆچان!
    ◇
    اگر نمردم
    وقتی پیری شدی، به تو اثبات خواهم کرد
    که شاخه‌ی هیچ درختی همچون من
    برایت عصا نمی‌شود!

    (۴)
    مرۆڤ له کاتی مستیدا نازانێت درۆ بکات
    من ئیستا که به بینینی تۆ مه‌ستم،
    خۆشم ده‌وێی.
    ◇
    انسان در زمان مستی نمی‌تواند دروغ بگوید
    من الان که با دیدنت سرمستم،
    دوستت دارم.

    (۵)
    ڕۆژی هزار که‌ڕه‌ت ته‌ریق ده‌بمه‌وه،
    که له‌به‌رامبه‌ر هه‌بوونی تۆ دا
    له ڕۆح گرانترم نییه بیبه‌خشم.
    ◇
    روزی هزار بار شرمنده‌ات می‌شوم!
    چرا در ازای داشتنت،
    جز روح و جانم چیزی با ارزش دیگری ندارم که به تو هدیه کنم.

    شعر: #تنها_محمد
    برگردان: #زانا_کوردستانی

    اشتراک گذاری


    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دوبیتی139/ حسن مصطفایی دهنوی

    من آن داناي نيكويم كه  دائم در  تكاپويـم به دنيا راحتي  جويم  ولي آن را نمي جويم بيا جانا زِ من بشنو…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی223/ حسن مصطفایی دهنوی

    بـُوَد  ديــن  حـق ،بــــهتر   از    انگبـيـــن چـه شيـرين و باشـد  بــر اين مـسلـمـيـــن فـضــاي …
    • دوبیتی

    شعر حریم کعبه / حسن مصطفایی دهنوی

    « حريم كعبه » تا  در حریم  کعبه ،  دمادم     دلاوری نتوان به راه کعبه، به مقصد تو پی  بری آنجا  دلاوری  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 327 / حسن مصطفایی دهنوی

    راننـده   تو  را   اگر  به  سر، عقلت  هست با اين سر فرمان،كه در اين دستـت  هست سرعت  كه  بـگيري   و …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی286/ حسن مصطفایی دهنوی

    هـر كس  به امـر و نهـي  خدا   با   وفا شود دردش  اگر  يكي   بُـوَد  آن هم  دو تا شود گـر  جمله   امر  و…
    • دوبیتی

    سحر نشد/حبیب رضائی رازلیقی

    "سحرنشد" . با من دراین زمانه کسی همسفر نشد رفتم کنارِ چشمه لبِ تشنه تَر نشد . افتاده ام به دامِ بلاهایِ…
    • غزل

    شعر دوبیتی 340 / حسن مصطفایی دهنوی

    امان امان، زِ فتنه ها،براي ما كه ذلّت  است خوشا به حال آنكسي برون ازاين مذلّت است خدا  خدا ، كجا  رَوَم…
    • دوبیتی

    چند شعر کوتاه / لیلا طیبی

    ▪چند شعر کوتاه از لیلا طیبی (۱) ای‌کاش کسی، ویرانه‌های مرا --آباد کند! - ترجیحن گوشه…
    • شعر سپید

    ترجمه‌ی شعرهایی از رامیار محمود / زانا کوردستانی

    استاد "رامیار محمود"، (به کُردی: ڕامیار مەحمود) شاعر و نویسنده کُرد و سردبیر دیجیتال میدیای کوردڕوام، در…
    • شعر سپید

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید