• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    یلدا بی حضور پدر/ فاطمه مقیم هنجنی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    بعد از تو هر شب در فراقت شام یلدا بود
    بین من و لبخند هایم بی تو دعوا بود

    ای عشق شبهای قشنگ کودکی برگرد
    بعد از توذکر هرشب من اسم بابا بود

    عکس تو بر دیوار جا خوش کرده باباجان
    سهم من از عکست ولی تنها تماشا بود

    برعکس شب های خوش همراهی ات امسال
    در خانه دور ازتو فقط شب گریه برپا بود

    حالا که روی زشت دنیا پیش چشم ماست
    معلوم شد دنیا کنار تو چه زیبا بود

    در حسرت بوسیدن دستان پرمهرت
    بوسیدن انگشتر تو اوج رویا بود

    از دوری ات هر لحظه مثل بید لرزیدم
    بعد از تو هر فصل خدا در چنگ یغما بود

    بی تو حساب زندگی از دست من در رفت
    هر روز کار من فقط منها ومنها بود

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    اشعار کوردی ۱۱ / زانا کوردستانی

    ▪سه شعر کوردی از زانا کوردستانی (۱) شاعرێکی بێ‌دەسەڵاتم، کە شێعرەکانم شیاوی خۆشەویستی تۆ…
    • شعر سپید

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) / فاطمه عسگرپور

    (۱) نه عکس‌هایت خاطره شد، نه حرف‌هایت! اما، "بوی عِطرت" همیشه با من…
    • شعر سپید

    ترجمه‌ی شعرهایی از آسو ملا / زانا کوردستانی

    ترجمه‌ی چند شعر از آسو ملا (ئاسۆی مەلا) (۱) چترم را باز می‌کنم، نکند اشک‌هایم را ببیند - مام…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 388/ حسن مصطفایی دهنوی

    روشنـي       حكمـت         پـروردگار در  نظـر   آدم    شـب        زنـده  دار آنكـه  شب   و  روز ، به …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی186/ حسن مصطفایی دهنوی

    هـر كار نيك و مرغوب  دائم اشــاره كردم هرعيب ونقصي آن داشت دائم شماره كردم با  كار  زشت  مردم كـي انـس…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی120/ حسن مصطفایی دهنوی

    آدم  اگـر  به  علم  خـدا  ،پي  نـبرده   است دستش مَزن و هيچ مگويش كه  مُرده است گـر اين  نداند  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی259/ حسن مصطفایی دهنوی

    هر دل دانا كه شد ، آيينه دار  حرف دوست درهمان آيينه مي بيندكه حرف آن نكوست گوييـا  شب   زنده داري   در …
    • دوبیتی

    شعر علم و معرفت / حسن مصطفایی دهنوی

    « علم و معرفت » كسي كه  ضد ما  بُوَد ،چو  دشمنس به كار  ما به  سطح   علم و معرفت  ، ندارد   اعتبار…
    • قصیده

    شراب فلسفه / فرشید ربانی (این بشر)

    همچو خیام بشو مست و ببین آخر کار که شود فصل شتا سبز همانند بهار! همه‌ی فلسفه را یاد بگیری ز شراب! منطق و…
    • غزل

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید