متن شعر
مستی عاشقانه
میان هر غزلم یک ترانه جاری شد
برای اشک دمادم بهانه جاری شد
ترانه های بهاری ، از عاشقی از عشق
برای رویش آن آب و دانه جاری شد
گل محبت و احساس باز می روید
محبتی که به عشق زمانه جاری شد
نشانه ای بده ازکوچه های غربت شهر
برای وصل حضورت نشانه جاری شد
کجاست شهر صفا و کجاست شهر وفا
که صد غزل بر او از کرانه جاری شد
ترانه های بهاری سروده ام امشب
که از سروده ی آن عاشقانه جاری شد
بیاو مست شراب خودت نما ساقی
که از شراب تو بر دل ترانه جاری شد
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
یک دیدگاه اضافه کنید