• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر گرگ بیشه / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « گرگ بيشه  »

    بر  ضد  آرزو  ، همه  دنیا  به گردش  است

    انسان میان این همه ،  اندر  کشاکش است

    دنیا و  آدمی  که  به  جنگند   روز  و  شب

    آدم نداند   اینکه ، در  این  خط  آتش است

    ناز و  ادا1  آدمی و جنبه مغروری اش   ببین

    با  اینچنین  وظایف سنگین چرا خوش است

    جنگی  میان  آدم  و دنیا ،   بُد2  از    قدیم

    چون جنگ سختیس که میان دو ارتش است

    آری  بزرگ وکوچک ما همچو طفلی است

    طفلس به شوق  و ذوق ، پی نفس سرکش است

    آدم  زِ جنگ و کینه ، به صلحی   نمی رسد

    عقل سلیم در  پی  هر  صلح و سازش  است

    دنیا  و  آن  مراحل  خونخواری اش     ببین

    آدم کُشی  مراحل  آن ، عقل  ناخوش  است

    دنیا به طرز  و خواهش   دلخواه  ما نگشت

    این دل  ببین،چگونه زِ دنیا به خواهش است

    دنیـا  و   دفترش   همه   را   من  ورق  زدم

    دنیا  زِ  اولش    ز   ره  ما   به  کارش  است

    آدم به یک نفس  زدنی ، زنده  بیش   نیست

    دنیا  بخواهد    آن  به  کجا  اعتبارش  است

    دنیـا   همیشه    آدمیان   را  به   خاک   برد

    از  روز  اول ،  این  هنر  روزگارش    است

    آدم  همیشـه    پیـرو    دنیـاس   و    لذتـش

    آخر   قتیل3  تلخی  آن   زهر  مارش  است

    لذت  که  برد ،  آنکه  ز  دنیا   کناره  کرد

    مرد  اینچنین بُوَد،که خداوند  یارش   است

    دنیا  چو گرگ  بيشه  ،کمین  کرد بهر   ما

    دراین کمین یکی یکی آدمی شکارش است

    فریاد از  این بشر ، که از این بیشه دل نکند

    آسوده  خاطر است ،که یقین  آبیارش است

    کو4 بر   غرور  و  جنبه ی   مغرور    آدمی

    بازم خوشس  زِ  بیشه ی  بد  انتظارش است

    دیدی  حسن، تو خصلت5 دنیای  کینه جو

    بازم  در این  زمینه ، دلت  در کنارش است

    ٭٭٭

    1- رامش و غمزه و عشوه       2- بود          3- كشته        4- که  او        5- خوي – صفت

    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دهر دنی - حسن مصطفایی دهنوی

    « دهر دني » کی   دهر دنی1، در صدد2  سود   من   آمد کی   در صدد    خاطر   بهبود     من    آمد ای …
    • قصیده

    شعر این نکته / حسن مصطفایی دهنوی

    « اين نكته » اين نكته کن نشان، حسن از من نشان ببین افعال دست من، سراسر در این  جهان  ببین افعال …
    • غزل

    سه شعر کوتاه / رها فلاحی

    سه شعر کوتاه از رها فلاحی (۱) زمستان شد زمین سپید پوش، می‌بارد دانه به دانه، -- ستاره! (۲) من…
    • شعر سپید

    اشعار هاشور ۴۲ / لیلا طیبی (رها)

    اشعار هاشور ۴۲ لیلا طیبی (رها) (۱) برایم،،، اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ --[بودن در این شهر سیمانی،] ﺍﻣﺎ،،، ﺍﺯ…
    • شعر سپید

    شعر با من بمان/مجیدمحمدی(تنها)

    من شکستم تا تو دل را نشکنی، اما چرا می کشانی پای دل را با خودت تا ناکجا   من شکستم بی صدا اما…
    • شعر نو
    • +1 غزل

    شعر خرمن مردم / حسن مصطفایی دهنوی

    « خرمن مردم » طمع1 به خرمن مردم،كه  نكته داني نيست مگر  تو  را به سرت ،عقل  با معاني  نيست هر  آنكه …
    • قصیده

    شعر دوبیتی247/ حسن مصطفایی دهنوی

    هـر  آدم  نيكويي   تا    نيك  سِيـَر     باشد بر  رتبه ي  انسانـي   ديدش  به  بصر  باشد در  مرحله   …
    • دوبیتی

    شعر قسم/مجیدمحمدی(تنها)

    تو کیستی؟ نه می شود از تو گذشت نه می شود به تو پیوست تو کیستی؟ نه می شود از تو دل کند نه می شود به تو دل…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 110 / حسن مصطفایی دهنوی

    گر يك نشان بـباشد،در سينه من از دوست واضح به خلق گويد ،تا اين نشانه از  اوست يا  زآن  نشان ندارد ، يا  من …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید