متن شعر
« قتيل راه خداوند »
بزرگ معنوي قتل آن حسین (ع) اين است
قتيل راه خداوند و راه اين دين است
شهادتـي كه براي خدا و امـر خداست
شهادتـش به يقين با وقار و تمكين1 است
كسي كه بار حقيقت برد ، مگو سهل است
چرا كه بار حقيقت،بزرگ چو سنگ سنگين است
مرام2 فعل حسین (ع) از براي حق مي بود
از آن قديم و از آن روزگار پيشين است
هر آنكه فعل حسیني (ع) شنيد و همت آن
به مثل ابـر بهاري ، زِ چشم گريين است
برادرا به حقيقت نگر به كار حسین (ع)
زِ علم معنويت ، بنگرش چه شيرين است
هزار خون كه به ناحق ، چنانكه ريخته شد
نه چونكه خون حسیني گلاب ومُشكين3 است
كسي كه ذكر مصيبت، نوشت بهر حسین(ع)
نشانه اي زِ حقيقت نوشت و حق بين است
خوشا كسي كه بر خرمنگه4 حسیني(ع) بود
به دور خرمن معنا ،چه خوشه برچين است
هر آنكه بر سر آن تربت5 حسین (ع) آمد
به پاي علم هدايت ، براي تمرين است
كسي كه غير ره حق ، رهي ديگر پويد
مدار زندگي اش تلخ و زشت و چركين است
از آن خشم به قيامت، كه قاتلان حسین (ع)
زِ فيض رحمت حق،دور هست وغمگين است
كسي كه ذكر مصيبت، بخواند بهر حسین(ع)
يقين بُوَد به قيامت، خداش خوش بين است
زِ پارسايي دل زنده ، نكته اي بـشنو
از آنكه نكته حرفش ، به رسم شاهين است
حسن بگو زِ حقيقت و فعل كار حسین (ع)
كه رسم حرف حقيقت ،زِ رسم آيين است
٭٭٭
1- اطاعت- توانايي 2- مسلك 3- بوي مُشك دارد 4- جاي كوفتن خرمن 5-خاك
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید