• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر سرو سرکش / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « سرو سركش »

    همّت  طلب    مي كن  بشر،از عالم  فرخندگي

    تا  خود  رها  بتوان كني ،از دِير  هر درماندگي

    راهت  نمودم  اي بشر،سركش مشو در  زندگي

    زين ره به منزل ميرسي، راهي بدينسان1 سادگي

    راهت  نمايان شد  بشر،نـتوان رَوَي با  سركشي

    زين ره به منزل  مي رسي، راه  و طريق  سادگي

    آن سرو سركش كي توان،سر را نهد بر خاك ره

    بر كوه  بالا   مي رود، هـر  راهي   از   افتادگي

    با  اين دل هر جایی ات ،يكجا  نِي2 ثابت   قدم

    در يك طريق و يك مكان،خود را بده  آمادگي

    گفتن تمام عالمان،كِبر و حيل3 گمراهي  است

    صدق  و  صفا  و  راستـي ، باشد   ره    آزادگي

    اي  نوجوان  پُـر غرور،كبر و غرور  خود  مبين

    پيرانِ  با   ايمان  بـبين، در  خانه ي  همسايگي

    ياران  عجب  وضعي شده، وضع  زمان  زندگي

    خود خواهي  و مد  لباس ، آمد  به جاي  بندگي

    مردم  به  گِرد زندگي، گردند  و  نظم   زندگي

    در راه  حق  نـتوان  روان  باشند  و در  پايندگي

    دنياي عمرت  شد  به سر، آخر حسن  بنما  نظر

    چون  اولت  بازا  ديگر ، در  راه  حق و  بندگي

    ٭٭٭

    1 - به این گونه   2- نیستی  3- غرور وحیله ها

    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر نو رسیده در خاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « نو رسیده درخاك » مقیاس1  مُلک  هستی،بر ما  نه  آن  عیان  است بر ما همین بیانس،کین2 هستی اش  چنان…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید