متن شعر
حوا چه كرد همسر آن شوهرش كه بود
در آن خطا به شوهر خود همرهي نمود
آدم و حوا كه فكر من و تو نبوده اند
كز آن خطا خدا زِ جنانشان برون نمود
٭٭٭
آخر بشر به گمرهي خود چه پي بِـبُرد
ديد از ازل ز آدم و حوا چه ضربه خورد
اين ضـربه را نديده گـرفتند مردمان
اين ضربه راحَسن بچشيده است ومي شمرد
٭٭٭
جوانـان با رفيـق بد نـشستنـد
در علمـي به روي خـود بـبستنـد
نه خـود تنهـا به راه گمـرهي مانـد
ره دانـش به همچون هم ، بِـبستنـد
٭٭٭
كار غلط از دستم هرگاه كه سر مي زد
از لطف خدا حسّـم بر ديد بصر مي زد
زآن حس بفهميدم يك كار غلط كردم
كارغلط از من بود، حق حلقه به در مي زد
٭٭٭
دانشـي ها كه فقط جاده دنيـا برونـد
عاقبتشان گِل اسباب يكي كوزه گرنـد
بي خرد باشن و دانش نَـبُوَد در سرشان
اگر آنها به خداوند جهان پي نبرنـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید