متن شعر
آن باد مُشك بو كه وزيد از كنار دوست
بسيار مشك بوست گل لاله دار دوست
بر ما نويد مي دهد از باغ خُـلد خود
جاويد و زنده است گل نوبهار دوست
٭٭٭
هر كس حَسن به عدل خـدا با وفا شـود
كي از طريق حق و عدالت جدا شـود
هر كس به كار خير و عدالت عمل كند
كارش چنان شهيد در آن كربلا شـود
٭٭٭
ديـده بگشـا ، بـبين عـزيزان رفتنـد
داود و نوح و مـاه كنعـان رفتنـد
جز نيك و بدي زِ كس نمانـد ، اثـري
فرعون لعيـن و موسـي عمـران رفتنـد
٭٭٭
چيسـت در اين كار من اسـرار تـو
كيسـت كه سـر در بَـرَد از كار تـو
كارم اگر منحصـر است بر خودم
از چه گناه و چه صواب است به گفتار تو
٭٭٭
خـدا جـويان سخـن اتمـام كردنـد
سـخنـهاي خـدا اعـلام كردنـد
زِ خود خواهـي خـود ،بـگذشتن آنهـا
كـز اول امـر حق انجـام كردنـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید