متن شعر
آدم اگر از دانش كُـركُـر زِ هنر باشد
از جهل كج مردم در موج خطر باشد
جهل است كه كاركج خواهد بِبَرد در پيش
بر فـرد نكوكاران هر چند ضرر باشد
٭٭٭
آدم به ره دانش كـي بُلهوسـي دارد
از حشمت و دانايـي هـر كار نكـو آرَد
هر بلهوسـي نتوان يك كار نكو كردن
گر بلهوسـي دارد هـر مـرد بيـازارد
٭٭٭
ما بيهوده نـنوشتيم ، هر حرف كه بـنوشتيم
اين از ره دانش بود ، هر بذر نكو كِشتيم
دهقان كه نكوكاراست ، گندم بكند خرمن
ما مثل همان دهقان خرمن به جهان هِشتيم
٭٭٭
ما اين خط و بنوشتيم ، بهر تو ميان هشتيم
مانند نكوكاران ، دانش به جهان كشتيم
ميجوي تو از هر خط آن خوشه دانش را
تا ياد زِ ما آري ، گر قابل ارزشتيم
٭٭٭
به بادخرمني مزن مگوكه خرمن ازمن است
كه خرمن جهانيان به باد فتنه بسته است
ديگر تو فتنه را مجو ، تو نام زشت آن مگو
كه فتنه درجهان همين كه بوده ، بس است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید