متن شعر
در مُلك حق شناسي خلقي كه راه پويند
بايد به راه پويند ، تا راه حق بجويند
آن راه حق پرستي كـي باشدش نهايت
هركس كه هرقدر رفت تا حد رفته گويند
٭٭٭
در راه حق پرستي آنها كه راه پويند
از ابتـدا بگويند و آن انتهـا نـجويند
آن راه حق پرستي بي مرز و انتهاي است
هر قدر از آنكه رفتند اسرار آن بگويند
٭٭٭
صد ها هنر آموز كه در مُلك من هستند
با فتح و ظفر باشن و بينا به من هستند
با فيض من از دانش اصلي بِـبرند سود
جوياي تمدن به همين مُـلك من هستند
٭٭٭
گر آدمي به ارزش خود پي نبرده است
خاكش كنيد ، زنده نباشد ، چو مُرده است
ارزش هر آدمي به هنرمندي است و علم
بي علم كي شناخت ضررها كه برده است
٭٭٭
معيـار علم در همه يكسان نمي شود
بي علم ، آدمي فقط انسان نمي شود
هر كس كه بر وظيفه ي خود آشنا بُـوَد
انسان كامل است ، پشيمان نمي شود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید