• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی260/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    آنچه در  مذهب  رندان  به   نظر  مي رسدم

    با  تكامل  به سوي   علم و ادب   مي بردم

    تا  نسيم  ادب    از   مذهب    آنهـا    بِـوَزد

    همچنان مُشك  خُتن  روي  بدن  مي وزدم

    ٭٭٭

    آدم  از  اين  جهان   به كجا   مي توان شود

    جز  آنكه   آخرش   زِ  جهان  ناتوان    شود

    گر  عمر  خود  به  مصرف  امر  خدا  نمود

    بتواند  آن  به  باغ   بهشت  و  جنان    شود

    ٭٭٭

    عارفي   را  گفتم  آيا  اين دعايم چون شود

    گفت مي بايد دعا از  هر  دغل عريان شود

    نيمه شب   تير  دعايت  بر  هدف  آيد فرود

    همچو تيري كز كماني  بر هدف پرّان شود

    ٭٭٭

    فقان  زِ    گردش   دينا  و گرگ  عالَم  پيـر

    هر آنكسي  كه نفس زد  شود به مرگ اسير

    تفاوتـي    نكنـد   بهـر    آدمـي       مرگش

    چه روي خاك بميردچه روي تخت وسرير

    ٭٭٭

    آدم  اگر  نترسد   از   ضجر   تلخ   مرگـش

    مي بينـد   آخر  عمر  تلخـي   مرگ  زهرش

    اي  دوستان بترسيد از مرگ  و تلخي  مرگ

    تا از  خدا  نـبينيد  تلخي  و ضجر   و قهرش

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دهر دنی - حسن مصطفایی دهنوی

    « دهر دني » کی   دهر دنی1، در صدد2  سود   من   آمد کی   در صدد    خاطر   بهبود     من    آمد ای …
    • قصیده

    شعر این نکته / حسن مصطفایی دهنوی

    « اين نكته » اين نكته کن نشان، حسن از من نشان ببین افعال دست من، سراسر در این  جهان  ببین افعال …
    • غزل

    سه شعر کوتاه / رها فلاحی

    سه شعر کوتاه از رها فلاحی (۱) زمستان شد زمین سپید پوش، می‌بارد دانه به دانه، -- ستاره! (۲) من…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی245/ حسن مصطفایی دهنوی

    برادر  راه  آدم  به  همين  دين  مبين   است راه  ديگري  نيست  ،  ره  آدمي  اين است هيهات ،  از   اين   …
    • دوبیتی

    شعر با من بمان/مجیدمحمدی(تنها)

    من شکستم تا تو دل را نشکنی، اما چرا می کشانی پای دل را با خودت تا ناکجا   من شکستم بی صدا اما…
    • شعر نو
    • +1 غزل

    طلعت طاهر و برگردان شعرهایی از او / زانا کوردستانی

    طلعت طاهر (تەڵعەت تاهیر) شاعر، نویسنده و مترجم معاصر کورد، در ۱۸ ژانویه‌ی ۱۹۷۱ میلادی در شهر مخمور استان…
    • شعر سپید
    • +1 شعر نو

    اشعار کوردی ۱۴ / زانا کوردستانی

    دو شعر کوردی از زانا کوردستانی (۱) کوردم، ئوی‌ی‌ی کوردم! کورد! دره‌ختی به‌ڕو دەگەڵ هێچ با و…
    • شعر سپید

    شعر قسم/مجیدمحمدی(تنها)

    تو کیستی؟ نه می شود از تو گذشت نه می شود به تو پیوست تو کیستی؟ نه می شود از تو دل کند نه می شود به تو دل…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 110 / حسن مصطفایی دهنوی

    گر يك نشان بـباشد،در سينه من از دوست واضح به خلق گويد ،تا اين نشانه از  اوست يا  زآن  نشان ندارد ، يا  من …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید