• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی177/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    چرخ كهن كــي بـه من امــداد   مي كنــد

    اين دل كه سـوخت  كي دگر آباد مي كند

    يارب  ترحّـمي  كه همين چرخ   كينه جــو

    ظلمــش فزونتــر از همـه  جلّاد   مي كنــد

    ٭٭٭

    يارب اگر به نيـك  دلان  يك  نظــر كنــي

    شام  دراز  نيـك دلان   را  سحـــر كنـــي

    قهرت اگر به بنده ي خــود  بيشتــر  شــود

    آن بنــده را هميشــه  پي  درد سر   كنـــي

    ٭٭٭

    يارب اگر نظــر به من  خون  جگر  كنـــي

    كار جهانـي ام  همه  بي  درد سر   كنـــي

    فيضـت  به كار من  اگر  آن  بيشتــر شــود

    علــم  تكاملـم  به جهـان  منتشــر كنـــي

    ٭٭٭

    يارب به غيرراهت هركس رَوَد جحيم است

    درراهت اي خداوند هركس رَود نعيم است

    اين جملـه  آدميـزاد  يك  راه   را    نپوينــد

    راه  خــداي  يكتــا  از  آدم  سليــم    است

    ٭٭٭

    يارب  كه  را به قـدر من اينـجا  فشـرده اي

    جسمم زِ  زَجـر خلق شده جسم  مـرده اي

    آيـا  زِ  زَجـر  مـردم  نـادان ، همچــو  مـن

    داري  ديگر به روي  زمين زجر خورده اي

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

     

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید