• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی143/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ياوران  بازآ ،  برآمـد  آه  عالـم  گيـر     ما

    بعد از اين ياران چه باشد ،دانش و تدبيـر ما

    پيرما بر زهدوتقوي خود كه برما رهبراست

    خود چرا در خانه ي خـمّار گردد   پيـر  ما

    ٭٭٭

    گردن هر خـمر خواري  مي بُرد شمشير  ما

    خـمر خواران كافرند در دانش و تفسير  ما

    آنكه نـخجير  كتابش  را  به  دست ما سپرد

    شيـر نـر نـتوان  رهايـي يابد  از  نـخجير ما

    ٭٭٭

    هر كه از علم ضميرش به زمين  بذرنكشت

    هرچه ازمُلك خداخوردهمِش بيهوده گشت

    هرچه از نعمت حق خورد خدا را  نشناخت

    هـمه  عمرش چو  هيولا بچريد  و بگذشت

    ٭٭٭

    اين كشتـي عمر من ، در بـحر  فساد  افتـاد

    كردار هـمين  مردم ، بـَهرم به  عناد  افتـاد

    يارب همه ي  عمرم بسيار دلم  مي سوخت

    اين دل كه به من دادي كي بودكه شادافتاد

    ٭٭٭

    تا به فلك  مـي روم   بر اثـر  امر      دوست

    گر كه  فلك بَـركَند ،از بدنم هر چه پوست

    دوست اگربامن است زجرجهان هيچ نيست

    لطف گر آيد زِ دوست بـهتر هر   آرزوست

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید