• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی142/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ما به توكل رويـم  در  طرف كوي  دوست

    هر چه تفضّل  كند  ما  بشناسيـم از  اوست

    هركه به خودخواهي است در ره   دنيـا رَوَد

    دوست ترحّم كند  كي  بشناسـد  از اوست

    ٭٭٭

    بنگريدآن گل خوشبوي ديانت كه نكوست

    بايد آدم  بشناسد  كه  ديانت  چه  نكوست

    هر كـه با دين و ديـانت  سر و كارش نـبود

    بر هـمه  دين و ديانت  به يقيناً كه عدوست

    ٭٭٭

    زِ  حرفهاي   پراكنـده   ناي  خـود  بر  بنـد

    زِ، ناي حرف بدت  مي زند  به خلق گزنـد

    به هر كسي كه تو از  ناي حرف بد  گفتـي

    يقين بدان كه همان حرف بد  به تو گوينـد

    ٭٭٭

    آن   مرده   دلاننـد     پي سـود       جهاننـد

    آن  زنـده  دلاننـد   كه  بـي  سود   جهاننـد

    ياران طرف سود جهان  بيهوده گردي است

    آن مرده دلان  ،  زنده دلان    را    نگراننـد

    ٭٭٭

    نگـو كـه   دوره  چرا  سفلـه پروري    دارد

    كـه   كام بخشـي   آن  سفلـه  پروري   آرَد

    كـه   كام جويي   مردم  و سفلـه    پرورهـا

    به اشتياق هـم اند ، هـمديگر  نِگه   دارنـد

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید