• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی137/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    اي كاروان  حُـسن   تو در مُلك  ما  نِـه اي

    فهميده ايـم   بـر  هـمه    ما    تو    صانعـي

    بر ما اميد   مي دهي  از حـُسن  و خُلق خود

    خود مركزي  به حُسن و برآن حسن قانعـي

    ٭٭٭

    هر كه پُر دغل  مي بود، در  طريق    پنهانـي

    راه و بيشتـَر  پيمود ،در  طريق     شيطانـي

    كذب و كينه ونيرنگ در جهان فراوان  شـد

    اينكه واضح است امروز كي بُوَد به پنهانـي

    ٭٭٭

    مست  آرزوهايـم   اي خدا   تو    مي دانـي

    آرزو   فزون  دارم  در   طريق    شيـطانـي

    من زِ اين  هوسهايـم  كي    قناعتـم   باشـد

    كـي توان غنـي گردم  در  طريق   نفسانـي

    ٭٭٭

    تا كي به هرزه گويي، از حرف  حق  نگويي

    در راه و رسم شيطان،برحرف حق عدويي

    آن حرف حق كه پاك وداراي صدملاكست

    در راه و رسم انسان ،مي بايد   آن  بـجويي

    ٭٭٭

    جفا و جور كدام است و ظلم و جـور كدام

    كه ظلم و جـور، زِ  ناي است و ناي زِ عام

    اگر زِ   ناي خودت هر سخن كه بد  گويـي

    بدان كه هـر سخن  بد  ضرر  زند  به تـمام

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید