• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی129/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    در جلسـه رندان ، اثر از  غيـر خـدا   نيست

    درمـجلسشان  يك  اثري از من  و ما نيست

    صحبت  زِ  قيامـت بُـوَد  و  آب      بقايـش

    يك صحبتشان   بي خبـر از  آب بقا  نيست

    ٭٭٭

    آدم  اگـر  آن ، قافله سالار   خـدا      نيست

    ازچيست كه يك آدم ازاين جاده جدانيست

    آدم  كه  در  اين  جاده  نبوده ، كدام  است

    سرتاسر  دنيا  يك راه  است  و دوتا   نيست

    ٭٭٭

    اسم اعظم  به  حقيقت  بُوَد  و با  اثـر  است

    هركه آن رمز بـجويد به جهان با ظفر است

    اسم اعظم  اثري  دارد  از  آن  قدرت    حق

    قدرتش كي به سردست يكي حيله گراست

    ٭٭٭

    قابض  ارواح  عمـر  قاتل  جان  من    است

    ياد خـدا  گـر كنـم  روح و  روان من است

    عمـر من آخـر  رسيـد ،اول  عشق  تو  ديـد

    شوق من  و عشق  تو  ذكـر  زبان من است

    ٭٭٭

    قاتل   انفاس  من  ،هـمره  جان  من    است

    تا زِ  تو  آرَم  به ياد ،حافظ  جان  من است

    عمـر به پايان رسيـد ، وصف تو  دارد  اميد

    وصف صفاتت يقيـن ، در جريان من  است

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید