• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی123/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    در آتش عشقت خدا  مي سوزم از بيچارگي

    درمان كه نتوانـم كنم اين درد  در  آوارگي

    دردي بُوَد در سينه ام  در اين مدار عمرخود

    آسودگي كي ديده ام در اين  مدار  زندگي

    ٭٭٭

    اين درد پنهانـي  بود   آرَد  به  من   آزردگي

    از بسكه آزارم كند، راضي شَوَم  بر مُردگي

    وقتي كه  مي ميرم خدا آيا بـهشتم  مي بري

    تا بنگرم از رحمتت بـختم در آن فرخندگي

    ٭٭٭

    اين سيه كاسه گردون كه  تو وارون  نگري

    كي توان جان به سلامت تو زِ چنگش ببري

    اين سيه كاسه گردون كه ببينـي شب و روز

    ثابتت نيست كز اين گردش  آن   دربـدري

    ٭٭٭

    زين   سيه كاسه   وارونـه  اگـر بـي  خبري

    گـر خبـردار شدي، صاحب  علم  و هنري

    موج پُر حيله اين كاسه كجا وكي بگذاشت

    تا  به  سر منزل  عقبـي  خودت   پـي ببـري

    ٭٭٭

    ثابت   نـمي توان  كرد  هر نيكي و بدي  را

    با خلق كج عقيده  آن  رسم  خود سري  را

    يارب خودت نظر كُن بر حال   راستگويـان

    بر  گمرهان   بفهمان   آن  رسم  كافري  را

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر نو رسیده در خاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « نو رسیده درخاك » مقیاس1  مُلک  هستی،بر ما  نه  آن  عیان  است بر ما همین بیانس،کین2 هستی اش  چنان…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید