متن شعر
فساد و كينه جويي است ، براي حكم راني است
براي حكم حق كه نيست ، براي مُلك فاني است
كسي كه حكم حق شناخت، جفا به كس نمي كند
براي خلق آن خدا ، به مثل پاسبـاني است
٭٭٭
يارب حسن از لذّت دنيـا ، به بَـرَش نيست
امروز مجسم شد ، كه فـردا اثـرش نيست
اين طُـرفه طِـلسمي است كه بر دست تو باشد
از صحبت در محضرت ، اصلاً خبـرش نيست
٭٭٭
دنيـا به اين بزرگي از بهـر من وطن نيست
مالش به اين زيادي ،جز يك كفن به من نيست
از مُـلك و مـال دنيـا ، جـز يك كفن نَـبُردم
قابل به كار عقبـي ، اين كهنه پيرُهـن نيست
٭٭٭
دانشسـراي اين جهان ، درمان نكرده درد را
دانش ندارد اين زِ خود ،وِل كُن تو اين ولگرد را
دانش اگر از حق بـُوَد ، هر درد را درمان كند
دانش ندارد اين زِ حق ، درمان نـدارد درد را
٭٭٭
اي جان ، رهـا بنمـا اين دانش دل سـرد را
بيرون بكن از اين سرت ، اين جهل جنگ سرد را
هـر جنگ سردي ، كـي به اصلاح بشـر بود
سودت زِجنگ سرد چيست وِل كُن تواين سردرد را
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید