متن شعر
كمال وفضل اين ملت كه به نوشتن كتاب است
كتابـش بهـرما خواندن ، پـُر از فيض و ثواب است
كمال و فضـل و دانش را چـو اقيانوس اطلس بيـن
كه از آن هـر چه بر دارند ،هنـوزم پـُر زِ آب است
٭٭٭
برادر خودسري منما،كه دور از هر صواب است آن
نديدي هركه خود سرشد ،هنوزم درعذاب است آن
مرو در خود سـري جانـا ، به راه علـم و دانش رو
بِبين هركس كه خودسرشد،زِ فعل خود خرابست آن
٭٭٭
هركه در قبر خودش گويدش اين ملك من است
ليكن از ملك خودش ،ثروت آن يك كفن است
گر چه در دست همان نيست ،ولي دست تو هست
هـر قَدر ثروت دنيـا ،كه زِ دِير كهـن است
٭٭٭
حسن از مُلك جهان گــو سخن ات مُـمتحن است
تـو مپنـدار كه در ملك جهان ات وطن است
تـو نبودي به جهـان ، آمــده اي رو به جهـان
آنـكه آورد تـو را گفت : كـه عقبـي وطن است
٭٭٭
جمال وحُسن يار زِعشق ناتمام ما كه مستغني است
جمالش بي مثال است آن نكوتر از همه حسن است
بـرادر عشق مـا كوتاه و حسن آن بلنــد آواز
زِ وصف ما نشد زيبا ، كه زيباتر زِ هر وصف است
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید