متن شعر
اولاد بشر رأي تو اينجا به كي استي
گر ديو نباشي ، زِ نسل بشر استي
آدم به جنان بود و نَـبُد ديو در آنجا
بر آدميان آن پدرس ، نسل وي استي
٭٭٭
برسرمرقد من هركه گذرد، غمگين بُوَد
كه غم دوري ما ،قسمت من افزون بُوَد
هركه برمرقد من آمدو يك فاتحه خواند
كس نگفتش زِ مرام شعرا بيرون بُوَد
٭٭٭
هر آن فردي به فكر و هـوشياري است
به حكمت پي بَرَد، در هر دياري است
حسن حكمت زِ حق ، بـهر تو بنوشت
نه از بـهر خودش يا نامداري است
٭٭٭
ما بهرخود اين شعر گرانمايه نگفتيـم
بر خلق جهان دُرگرانمايه بِـسُفتيـم
اسرار همين باغ جهان بود كه ديديـم
اسرار همين باغ ،چنان گُل بشكفتيم
٭٭٭
مـا به ره علمـي اگـر تاختيـم
آخـر آن علـم نـه در يافتيـم
گـر بـنوشتـم سخن هـا زياد
شعـر بود ، ما همـه مي بافتيـم
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید