متن شعر
هـر كه به دنيـاي دنـي ، بنـد شـد
هـر چـه بـپوييـد علايقمنـد شـد
هر چه بـگرديـد و بـپوشيـد و خورد
تجربه كـي داشت ، فقط كنـد شـد
٭٭٭
هـر كه به دنيـاي دنـي ، بنـده شـد
از ره عقبـاش ، وامانـده شـد
هـر قـدري خـورد و بـپوشيـد ، مُـرد
در ره عقبـاش ، كجـا زنـده شـد
٭٭٭
هركس كه خودش بنده دنياي دني شد
از ثروت دنياست ،كه بسيار غنـي شد
آن ثروت ومالش كه نصيب ديگري بود
ازثروت آن سهم خودش،يك كفني شد
٭٭٭
جسـم بشـر هـر قَـدَر افتاده شد
روح در آن قابـل و آمـاده شد
كـي بتوانـد كه بفهمـد بشـر
در بدنـش روح كه بنهـاده شد
٭٭٭
جسـم بشـر هر چه كه فرسوده شد
كي به خـدا ، رنجشي افزوده شد
هـر نفـري طاعـت امـرش نـكرد
روح وي از كبـر خود ، آلـوده شد
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید