متن شعر
هر كه چو دهقان نكند كار كِـشت
حاصل از آن نيست كه سازد خورشت
ايـن مَـثَل كار بنـي آدم است
كار نكردي ، نـدهنـدت بـهشت
٭٭٭
آدم نـادان خطـاكار زشـت
تلـخ كنـد هـر چه بـسازد خورشت
كار خطا و غلـط و نـا بجـا
كـي بـشود قابل فيض بهشت
٭٭٭
در اثـر حرف بـد و كار زشـت
كـي بـتوان رفت به سوي بهشـت
ما كه به خودخواهـي خود قانع ايم
حاصل ما چيست از اين كار زشت
٭٭٭
عاقبت امـر چه خوب و چه زشت
بايـد از اين دوره دنيـا گذشت
كار خطا را بنگـر ، كـي خـدا
از سـر آن جُـرم و خطا ها گذشت
٭٭٭
پايـم از اين راه فراتـر نـرفت
حيرتـم افـزون شـده از اين شگرف
هـر چه تصـور كنم از راه روح
راه ديگـر نيست كه بـتوان بـرفت
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید