متن شعر
پاكي و حُسن خـدا داده ،اگر نيست به زن
سـر برهنـه به سـر كوچه و بازار به هيچ
آبـرومندي زن عفـت و پاكـي بُوَدش
زيور و زينت و دست بند گلنار ، به هيچ
٭٭٭
چشمه ي ذوق زن است، مرد بَـرَد در خطا
مي كندش اتصال ، رُقعـه همان هر دو تا
مي نگرن ذوق خود،بي خبر از حكم حق
واي بر آن مرد و زن ،گر به تمامين خطا
٭٭٭
چاشني تحريك مرد ،عشوه چشم زن است
گر نبود با نگاه ،فعل خطا كردن است
مرد و زن به يك نگاه ،گر به هم آويختند
آتش سوزنده اي ،بر همه ي ميهن است
٭٭٭
مايه عشق و فساد ،منشاء ذوق زن است
ذوق ،زن و مرد را رو به هم آوردن است
مرد هوسباز گيج ،بي خبر از حكم حق
حكم كه نشناخته ، طوق زنش گردن است
٭٭٭
هركه برخال وخط وغمزه زن،خوش بين است
آن سبك مغزبُـوَد ، بي خرد وتمكين است
حالت عيش به زن را ، كس اگر تجربه كرد
عقربي مي بُوَد آن،مي گزد و شيرين است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید