• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی 338 / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    هر توانمندي  افراد ،گر  از  حكمت  اوست

    بيجهت  نيست زِحكمت بُوَد وعدل نكوست

    هـر  توانگـر   نتوان ، رأي   خود  ابراز  كند

    كه توانمندي اين رد شود  از حكمت دوست

    ٭٭٭

    درمحضر پيمانه عشق آسوده كي باشدكسي

    هركس به عشق آماده شدبايدبه فريادش رسي

    من در مدار عشق تو آماده  بودم  عمـر خود

    در مُلك پُـر معناي عشق بايد به فريادم  رسي

    ٭٭٭

    در اين دنياي بي پايان رهت تا سرنمي باشد

    ره عقبـي رهت باشد ، رهـي ديگر  نمي باشد

    به هردشت وبيابانش دوصدغول بيابان است

    هرآنكس گفت من خضرم به تورهبرنمي باشد

    ٭٭٭

    من پيرمردهستم چرا،چون طفل نادانم  هنوز

    در مركزميدان علم،چون گوي چوگانم هنوز

    در مجلس عرفانيان ،شركت  اگر  بنموده ام

    شعرم  گواهـي  مي دهد،پابست عرفانم هنوز

    ٭٭٭

    از  دغلكاري  مردم،  بر دلم داغ است هنوز

    از  دغلها  قامتـم ، بر  زير  شلّاق  است  هنوز

    بس كه  از  مردم  دغلها  و  ستمها  ديده ام

    وقت پيري اسب فكرم غرق باتلاق است هنوز

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    ترجمه‌ی شعرهایی از خالد فاتحی / زانا کوردستانی

    استاد "خالد فاتحی" (بە کُردی: خالید فاتیحی) با نام کامل "خالد ملا عبدالرحمن فاتحی"، شاعر، نویسنده و مترجم…
    • شعر سپید

    خنده ی زیبای تو/ مجید محمدی (تنها)

    در نهانم عشق تو فرمانروایی می کند خنده ی زیبای تو دل را هوایی می کند بر لبم نام تو و در خاطرم یاد…
    • شعر سپید

    چند شعر کوتاه ۳ / زانا کوردستانی

    ● چند شعر هاشور از زانا کوردستانی (۱) انتظاری کشنده رسوخ کرده میان کوچه‌ها... ... آه از نهاد مردمش…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 341 / حسن مصطفایی دهنوی

    عدل هـر عدليه  معلوم  نشد تا به  كجاست عدل اگرعدل خدانيست همان عدل خطاست عدل اگـر خواهش  افراد همان …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی 396/ حسن مصطفایی دهنوی

    گـر   بـتوان ،  كار    نـكوتر      كنيـم طاعـت  از  آن ، حكمـت  داور كنيـم قابـل    بـخشايـش    ، …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی202/ حسن مصطفایی دهنوی

    آمد نسيم  آن  گُل  مشكيـن  عذار  دوست آن باد خوش نسيم ،زِ دشت و ديار دوست تا  مـي وزد  به  جان  دلـم…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی127/ حسن مصطفایی دهنوی

    خـداوندا در اين دنيا نكوكاري كجا   باشد كجا هر آدم جاهل  زِ  بدكاري  جدا  باشد هر آن كار  نكو كردم  و …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی274/ حسن مصطفایی دهنوی

    از علم  و ادب  ياران  هرطُرفه  كه بر بستم زآن  طرفه  نيكويي  سر  زد هنر  از  دستم آن علم وادب  داران …
    • دوبیتی

    شعر برادر / ابوالقاسم کریمی

    ساقه ها را از شاخه جدا کردیم چُنان که با زمین ، بیگانه شدیم وَ از قلب تپنده ی خاک ریشه را برکَندیم تا…
    • شعر سپید

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید