• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر خود سری / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « خودسري »

    آن  خيط1 جان بايد  رسد، در خدمت  پيغمبري

    تا  آنكه  بتواند  رها  گردد ، زِ خيم2 خودسري

    اي  جان من بشنو زِ من، همراه  جهلت  ره مرو

    همراه  عقلت  ره  برو ،راهش   بُوَد3   پيغمبري

    جاني كه اين ره را  رَوَد، جاني شود  جانانه وار

    نـتوان  ديگر  راهي  رَود ،همراه   شوم  ابتري4

    راه  بشر  روشن  بُوَد ،  همراه   پيغمبر(ص) بُوَد

    راهي  ديگر  نتوان رَود ،غير  از  ره  آن  داوري

    بي باكي  و سركَندگي  ،  راه  بشر  نَـبْود   پسر

    راهش در آخر  مي رود  در راه  زشت كجروي

    از خودسري بيرون برو،در راه خودخواهي  مرو

    تا  نيكيَـت  تأمين شود،زشتي به راهت ناوري5

    رمزت بشر تعيين شده،زآن رمز اگر بيرون شدي

    با  سير و سنجش ديدمش، نتوان  بجويم  بهتري

    يارب چه راهس پيش تو،صد ره بُوَد در پيش من

    راهي  كه پيمودم زِ خود،صد باره ديدم كيفري

    اي  داور خلق جهان،در حكم تو كردم چو سير

    سنجش  نمودم حكم تو، نـتوان بجويم  مهتري6

    اي  ياور    بيچارگان ،  اي   رهبر      افتادگان

    در  بحر  غم  افتاده ام ، بنما  تو  بر من  رهبري

    اي  ناخداي كشتي ام،كشتي زِ توست يا از خدا

    اين  كشتي  دريا   چرا ، شد  آتش     سرتاسري

    از  خودسري بگذر حسن ،راهي بـپيما  مستقيم

    اندر  صراط  مستقيم ، از  حق   بـبيني    ياوري

    ٭٭٭

    1- رشته – درازي گردن   2- خوي– طبيعت   3- باشد  4- دُم بريده- ناقص   5- نياوري   6- بزرگتري- سروري

    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر نو رسیده در خاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « نو رسیده درخاك » مقیاس1  مُلک  هستی،بر ما  نه  آن  عیان  است بر ما همین بیانس،کین2 هستی اش  چنان…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید