متن شعر
« اصل بشريت »
اصل بشریت را که تو خود مایلی
اصل تو همان است،تو خود حاملی
اصل بشريت به تو ثابت نـشد
ثابت نشود آن اصل تو،خود غافلی
حکمت خلاق بشـر را ببین
فرد بشر را تو بر آن چاکری
مقصد آن در بشریت بُوَد
شکر و سپاسش بکن اَر4 شاکری
راه و طریقـش نشناسـی مگر
در طرف راه خودت ماهری5
در بشریت به تو شـد رهنمـا
رهبری اش را تو چرا کاهلی6
رهبری اش سود تو در بر گرفت
سود ندانی تو ، عجب ابتری7
حکمت آن راه نجاتت نمود
آن نشناسی تو مگر کافری
حکمت آن گر نشناسد بشر
می بُوَد آماده ی هر کیفری
ای حسن از حکمت آن بازگوی
تا به حقیقت بتوان پی بری
٭٭٭
4- اگر 5- استادي- مهارت 6- تنبلي-سستي 7- مقطوع– دُم بريده
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید