متن شعر
دهکده از نور خدا خالی نیست
کاج ، سرسبزی آواز قناری دارد
رود بر دامن کوه می رقصد
بره از یونجه چنین می پرسد ؛
چه کسی قلب تو را بوسیده است
از چه رو آب در آبادی ما گِل شده است
از چه رو مرگ پدر شادی این دهکده است
چه کسی خواب بر چشم اهالی پاشیده است
مردم اینجا همه از خون سر مست اند
دهکده بی نور که هیچ
من که می گویم
خدا در دهکده ام گم شده است
یک دیدگاه اضافه کنید