• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    ترجمه‌ی شعرهایی از شاده علی / زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ▪ ترجمه‌ی چند شعر از شاده علی (شادە عەلی)

    (۱)
    شکوفه‌ها هم میوه شدند،
    و من هنوز،
    به رد تمام جاده‌ها خیره‌ مانده‌ام،
    آه... تو کجایی؟!

     

    (۲)
    چشمانت
    همچون کبوترهای نو پرواز
    گرداگرد مناره‌ی مساجد،
    عاشقانه تماشاگر من‌اند.

     

    (۳)
    تا که هستیم مابینمان کینه پایدار است،
    ولی می‌خواهم این کینه و نفرت را پایان دهم.
    و از تو تشکر کنم،
    که فراموش کردی!!!

     

    (۴)
    می‌خواهم بگویمت: تنهایم مگذار!
    وقتی کنارمی از هر درد و رنجی دورم!
    بگذار رویایم رنگ واقعیت بگیرد،
    آخر چگونه می‌توانم دلم را از تو بستانم،
    تویی که قلب و جان منی!

    (۵)
    چشم‌هایت چهار فصل سال را به من خیانت می‌کردند!
    همان چشم‌هایی که شب و روز را بر من سیاه کرده بودند!
    دوازده ماه سال را،
    فکر و خیالت، از نا و پایم انداخته،
    غروب‌های چهارشنبه هم
    که به زیارت اهل قبور می‌روم،
    تسلی دلم نمی‌شد...
    حتا تمام خیانت‌هایت را لیست کرده و به گردن آویخته‌ام!
    اما باز نمی‌توانم به فراموشی بسپارمت!

     

    شعر: #شاده_علی
    ترجمه: #زانا_کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    برگردان اشعاری از آواز سامان / زانا کوردستانی

    بانو "آواز سامان" شاعر کُرد، زاده‌ی اربیل عراق است. او از جمله شاعرانی‌ست که شعرش در کتاب آنتولوژی شعر زنان…
    • شعر سپید

    اشعار کردی ۱۲ / زانا کردستانی

    ▪اشعار کوردی ۱۲ زاںا کوردستانی (۱) هەموو ڕۆژێ بیر لە دایکم دەکەمەوە چونکە هێشتا نازانێت ئەو وردە جیازەی…
    • شعر سپید

    شعر سر رشته / حسن مصطفایی دهنوی

    « سر رشته » مرا سررشته بر دستس،که آن سر رشته از یاری است اگر  وِل كردم آن رشته، نمایانس که  انکاری…
    • قصیده

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ / سعید فلاحی

    (۱) پروانه نیستم اما سال‌هاست دورِ تو می‌چرخم؛ وجودت شمعی است روشن. (۲) در شلوغ‌ترین خلوت این…
    • شعر سپید

    شعر گوهر مقصود / حسن مصطفایی دهنوی

    « گوهر مقصود » تا  كه  در تابش خورشيد جهان  يك   اثر است در   تمامي   نباتات  جهـان    جلوه گر…
    • قصیده

    دیدار تو / علیرضا هزاره

    کودکی صبح سنگ قبرم را که بوسید گویی بدنم آب حیاتی نوشید سنگ قبرم در شوق دیدار تو اما کفنم در ره دیدار تو پوسید
    • دوبیتی

    شعر نو رسیده در خاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « نو رسیده درخاك » مقیاس1  مُلک  هستی،بر ما  نه  آن  عیان  است بر ما همین بیانس،کین2 هستی اش  چنان…
    • قصیده

    شعر انصاف و مروت / حسن مصطفایی دهنوی

    « انصاف و مروت » خودكفايي من ازانجم وكيهان،نيست كه نيست جنبه ي كار  خدايي، به جهان نيست كه نيست نام …
    • قصیده

    شعر دوبیتی 428- حسن مصطفایی دهنوی

    افراد حقـگو بـشنويد از مـا به حق  پيمان كه  نيست آن اهـل حق بـاوركننـد ، حق تابع فرمان كه نيست حـق را…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید