• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    ترجمه‌ی شعرهایی از رامیار محمود / زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    استاد "رامیار محمود"، (به کُردی: ڕامیار مەحمود) شاعر و نویسنده کُرد و سردبیر دیجیتال میدیای کوردڕوام، در اقلیم کردستان است.
    از او تاکنون چند کتاب از جمله "من شبی پر از دلتنگی دارم" چاپ و منتشر شده است.

    ◇ نمونه‌ی شعر:
    (۱)
    روبروی آیینه‌ ایستاده‌ام
    مقابلم غباری سیاه می‌بینم.
    و گردبادی،
    که یواش یواش در جانم ساکن می‌شود.

    (۲)
    آن پرنده‌های سیاه را نمی‌بینید،
    بی‌آنکه بال بزنند،
    پرواز می‌کنند،
    تهوع می‌گیرند
    و ستاره‌ای مرده
    از منقارشان می‌ریزد.

    (۳)
    می‌خواهی خودت را بکشی،
    شاید که زندگی روی خوشش را به تو نشان بدهد!
    اما گذشته‌ سخت است،
    وقتی میان این تن کوچک، تو نیستی.

    (۴)
    سخت نیست، به جلو رفتن!
    زیرا شما هنوز پی نبرده‌اید
    که من برای زندگی‌ام، پر و بال می‌سازم،
    نه تاریخ!
    من برای تغییر کردن زبان و فرهنگم،
    فریاد بر می‌آورم،
    نه برای تغییر کردن جهان!

    (۵)
    تا من از دوست داشتنت دست می‌کشم،
    از درون پیر و فرتوت می‌شوم.
    تا تو از نفرت و کینه‌ات دست بکشی،
    روایت زندگانی من پایان می‌گیرد.
    زیرا اگر ذره‌ای از تو ناراحت بشوم
    روزگارت پر می‌شود از درد و رنج.

    شعر: #رامیار_محمود
    ترجمه به فارسی: #زانا_کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دوبیتی255/ حسن مصطفایی دهنوی

    گر   حاكمي  حكايت   حكم  خدا  شنيـد نتوان كه ظلم  و جور  زِ  خود  آورد  پديـد حكم  خدا  و حكم  بشر  كي…
    • دوبیتی

    دهکده / مور

    دهکده از نور خدا خالی نیست کاج ، سرسبزی آواز قناری دارد رود بر دامن کوه می رقصد بره از یونجه چنین می…
    • شعر نو

    شعر هم زبان / حسن مصطفایی دهنوی

    « هم زبان  » سلام اي  هم زبان  من ،چرا  از  من كني دوري سلامت  مي نمايم  من ،به  بيماري و  رنجوري من…
    • غزل

    لعل لبش / حسن مصطفایی دهنوی

    « لعل لبش» اي خالق ، اين بشر كه سخن گفتني كند صحبت زِ نيست خود و زِ تو…
    • قصیده

    شعر حی سبحان / حسن مصطفایی دهنوی

    « حيّ سبحان1 » سپاس  بي حد و  بي مَر2 ،يگانه سبحان  را هدايتي به  طريق، زِ  پيمبر  نمود  انسان…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 362 / حسن مصطفایی دهنوی

    بـراي   تــو   آورده ام   ايــن     مَثـــل تـو كار خــودت را بكُن  بــي  دغــل دغـل را   زِ  حـرفت …
    • دوبیتی

    شعر شمس و قمر / حسن مصطفایی دهنوی

    « شمس و قمر » تا  زِ  ارسال  حقيقت،رُخ  شمس و قمر  است به حقيقت  كه  دغلكاري  ما ، پرده  در   است اي…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 392/ حسن مصطفایی دهنوی

    تـو كه  گـردي   زِ  مژگانـم  كني دور چـرا  چشم   جهان  بينـم ، كني  كور اگـر   چشمـم   نكردي     ديـده…
    • دوبیتی

    شعر دلدادگی/مجیدمحمدی(تنها)

    نام غزل: دلدادگی هرکسی دارد به سینه درد پنهان ای خدا درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما درد بی درمان که…
    • غزل

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید