• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    برگردان اشعاری از چنار علی / زانا کردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    "چنار علی" با نام کامل "چنار علی احمد" شاعر کورد معاصر عراقی زاده‌ی یک ژانویه‌ی ۱۹۷۶ میلادی در سلیمانیه است.
    وی در دانشگاه بازرگانی سلیمیانە بە تحصیل پرداخت و در سال تحصیلی ١٩٩٣/١٩٩٢ فارغ‌التحصیل شد و به سال ١٩٩٨ به عنوان کارمند کتابخانه‌ی چوارباخ سلیمانیه مشغول به کار شد.
    او ازدواج کرده و حاصل ازدواج‌اش دو فرزند پسر است.
    او از سال ۲۰۰۰ شروع به نوشتن و سرودن شعر کرد، اما تا سال ۲۰۱۵ هرگز اشعار و مطالبش را منتشر نکرد تا اینکه در آن سال، با حمایت و تشویق خواهرش "چیمن" نخستین اشعارش در مجلات و نشریات سطح اقلیم کوردستان چاپ و منتشر شد و تاکنون ادامه داشته است.

     

    (۱)
    ای کاش، با آمدن و نیامدنت
    خیالات غبار گرفته‌ام را می‌رفتی و
    آرزو و اشتیاق فراق و نبودن این چند وقته‌ات را
    از خاطرم می‌زدودی،
    شاید غنچه‌ی ناشکفته‌ی جانم،
    به گل می‌نشست.

    (۲)
    ای کاش همه‌ی آنهایی که تو را می‌بینند،
    "من" بودم و
    همه‌ی آنهایی که دور و بر من هستند، "تو".

    (۳)
    آیا تو آگاهی؟
    نه شب آرام و قرارم هست و
    نه آتشی‌ست که گرمم کند،
    و نه عسل به کامم شیرین.
    اگر مهر و محبت تو نبود،
    عشقت در جانم شعله می‌زد و
    دلم از فراقت تنگ می‌آمد.

    (۴)
    نازنین غربت رفته‌ام، برگرد تا
    میان دو چشم نرگسینت
    نفسی به آرامی بکشم.

    (۵)
    روزگاریست که...
    همچون زلیخا
    از چشمانم باران‌آسا می‌بارد،
    اشک و خونابه
    برای دوری و نبود یوسف‌ام.
    روزگاریست که...
    همچون زلیخا
    در انتظار خبری از عزیز جانم
    چشم به راه و سرگشته‌ام.

    (۶)
    همچون ستاره هر لحظه منتظر شبانگاهانی،
    من هم یک‌ریز چشم به راه تو،
    اما افسوس که تو در اندیشه‌ی رفتنی...

    (۷)
    امشب همراه با نسیم
    همراه با ابرها و باران
    برگرد.
    عطر و نکهت عشق‌ات را
    پراکنده کن
    بر اوج آسمان شهر
    تا که غنچه‌ی جانم
    گل ارغوانی عشقت را بشکفد و
    از چشمان پژمرده‌ از چشم به راهی‌ام
    اشک شوق و شادی بر وجودت بچکد.

    شعر: #چنار_علی
    برگردان: #زانا_کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    برگردان اشعاری از ستار احمد / زانا کوردستانی

    استاد "ستار احمد" (به کُردی: ستار ئەحمەد)، شاعر، نویسنده‌ و روزنامه‌نگار کُردزبان در سال ۱۹۶۲ میلادی، در شهر…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی237/ حسن مصطفایی دهنوی

    اي  دل به  هرزه گويي  هر  قدر اگر  بپويي نتوان كه راه حق  را ، در  هـر  قدم  بـپويي حرف خـدا بزرگ است …
    • دوبیتی

    شعر سر رشته / حسن مصطفایی دهنوی

    « سر رشته » مرا سررشته بر دستس،که آن سر رشته از یاری است اگر  وِل كردم آن رشته، نمایانس که  انکاری…
    • قصیده

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ / سعید فلاحی

    (۱) پروانه نیستم اما سال‌هاست دورِ تو می‌چرخم؛ وجودت شمعی است روشن. (۲) در شلوغ‌ترین خلوت این…
    • شعر سپید

    شعر گوهر مقصود / حسن مصطفایی دهنوی

    « گوهر مقصود » تا  كه  در تابش خورشيد جهان  يك   اثر است در   تمامي   نباتات  جهـان    جلوه گر…
    • قصیده

    برگردان شعرهایی از سبزه برزنجی / زانا کوردستانی

    خانم "سبزه برزنجی" (به کُردی: سۆزە بەرزنجی) شاعر کُرد زبان، زاده‌ی سلیمانیه است. وی فرزند "شیخ محمد…
    • شعر سپید

    شعر نو رسیده در خاک / حسن مصطفایی دهنوی

    « نو رسیده درخاك » مقیاس1  مُلک  هستی،بر ما  نه  آن  عیان  است بر ما همین بیانس،کین2 هستی اش  چنان…
    • قصیده

    شعر انصاف و مروت / حسن مصطفایی دهنوی

    « انصاف و مروت » خودكفايي من ازانجم وكيهان،نيست كه نيست جنبه ي كار  خدايي، به جهان نيست كه نيست نام …
    • قصیده

    شعر دوبیتی 429- حسن مصطفایی دهنوی

    در تاخت و تاز  زندگي، آسوده كي  بتوان  نشست آسوده هركس  مي نشست،سودش برون بردن  زِ دست جمع شرارت پيشه…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید