متن شعر
ئاری عبدالطیف (ئاری عەبدولەتیف) فرزند "ملا عبدالطیف باموکی" و "زکیه خانم"، شاعر و روزنامەنویس کورد عراقی، زادهی شهر حلبچه اقلیم کوردستان است.
وی از اعضای پارلمان اقلیم کوردستان و رئیس فراکسیون جنبش نیز بوده است. پدرش نیز از نویسندگان و سیاستمداران و پیشمرگان مشهور کوردستان است.
▪کتابشناسی:
- کتاب سیاه
- کتاب ارزشمند
- تبسمهای آدم
- ارتفاع نهم
- آلبوم بنفشه
- نفس کشیدن از یادم میرود
- پرواز تا یقین
- گل و قبا
- کتاب شانزدهم آلو
- شمشیر عطر
و ...
▪نمونهی شعر:
(۱)
همیشه صبح بودی
اما امشب
پیش از صبحدم، تو رفته بودی.
(۲)
فاصلهها مهم نیستند
همینکه مانند ماه پشت پنجرهی اتاقم میخندی،
انگار که کنارم هستی.
(۳)
دلبرم همچون انار است
یا که دل ندارد
یا که صد دل دارد...
(۴)
خورشید بودی
اما ابر تو را پوشاند
نتوانستم خوب تماشایت کنم.
(۵)
تو نگذار اما من نگاهت میکنم
تو خودت را قایم کن،
من پیدایت میکنم
تو خودت را ناپدید کن،
من همیشه به یادت میمانم
پس بگذار من بمیرم، تو که هستی
آن دنیا هم به دنبالت خواهم آمد.
(۶)
هیچ راهی به تو ختم نمیشود!
این هم آخرین خبر، از اخبار امروز
(۷)
مگر چند شیشه عطر خریدی؟
تو که مرا به دردسر انداختی،
تمام باغها با من سر جنگ دارند!
(۸)
هر زمان دلتنگت میشوم
گلهای پیراهن مادرم را
همچون تو میبینم.
(۹)
سوگند میخورم برایت که تنت از تمام باغهای شهر
بهتر میوه و ثمر میدهد
تماشای تو به آن زیبایی هم
هر زمان دلم را تنگ میکند.
(۱۰)
خدایا چرا چنین است؟
تا یک بار بیاید، هزار مرتبه نمیآید!
یار را میگویم.
شعر: #ئاری_عبدالطیف
برگردان: #زانا_کوردستانی
یک دیدگاه اضافه کنید