• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    ئاری عبدالطیف و برگردان شعرهایی از او / زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    ئاری عبدالطیف (ئاری عەبدولەتیف) فرزند "ملا عبدالطیف باموکی" و "زکیه خانم"، شاعر و روزنامەنویس کورد عراقی، زاده‌ی شهر حلبچه اقلیم کوردستان است.
    وی از اعضای پارلمان اقلیم کوردستان و رئیس فراکسیون جنبش نیز بوده است. پدرش نیز از نویسندگان و سیاستمداران و پیشمرگان مشهور کوردستان است.

     

     

     

    ▪کتاب‌شناسی:
    - کتاب سیاه
    - کتاب ارزشمند
    - تبسم‌های آدم
    - ارتفاع نهم
    - آلبوم بنفشه
    - نفس کشیدن از یادم می‌رود
    - پرواز تا یقین
    - گل و قبا
    - کتاب شانزدهم آلو
    - شمشیر عطر
    و ...

    ▪نمونه‌ی شعر:
    (۱)
    همیشه صبح بودی
    اما امشب
    پیش از صبحدم، تو رفته بودی.

    (۲)
    فاصله‌ها مهم نیستند
    همین‌که مانند ماه پشت پنجره‌ی اتاقم می‌خندی،
    انگار که کنارم هستی.

    (۳)
    دلبرم همچون انار است
    یا که دل ندارد
    یا که صد دل دارد...

    (۴)
    خورشید بودی
    اما ابر تو را پوشاند
    نتوانستم خوب تماشایت کنم.

    (۵)
    تو نگذار اما من نگاهت می‌کنم
    تو خودت را قایم کن،
    من پیدایت می‌کنم
    تو خودت را ناپدید کن،
    من همیشه به یادت می‌مانم
    پس بگذار من بمیرم، تو که هستی
    آن دنیا هم به دنبالت خواهم آمد.

    (۶)
    هیچ راهی به تو ختم نمی‌شود!
    این هم آخرین خبر، از اخبار امروز

     

    (۷)
    مگر چند شیشه عطر خریدی؟
    تو که مرا به دردسر انداختی،
    تمام باغ‌ها با من سر جنگ دارند!

     

    (۸)
    هر زمان دلتنگت می‌شوم
    گل‌های پیراهن مادرم را
    همچون تو می‌بینم.

    (۹)
    سوگند می‌خورم برایت که تنت از تمام باغ‌های شهر
    بهتر میوه و ثمر می‌دهد
    تماشای تو به آن زیبایی هم
    هر زمان دلم را تنگ می‌کند.

    (۱۰)
    خدایا چرا چنین است؟
    تا یک بار بیاید، هزار مرتبه نمی‌آید!
    یار را می‌گویم.

     

     

    شعر: #ئاری_عبدالطیف
    برگردان: #زانا_کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دوبیتی 365 / حسن مصطفایی دهنوی

    ره  دين  سخـت  مي گردد   به كارت در  آرَد  آن   دمـار      از    روزگارت نـشايـد    راحت  و    آسوده   …
    • دوبیتی

    شعر زخم زبان - حسن مصطفایی دهنوی

    « زخم زبان  » هر  كه   بيداد گري  را  زِ  خود   ايجاد   نكرد پرچم   عدل  و  عدالت ، همه  بـر   باد…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 399/ حسن مصطفایی دهنوی

    بـو  به   مـشامـم   برسـد ، زآن  شميـم رايـحه ات ، از   دَم   صبـح     نسيـم من  نه حكومـت  كنم  از …
    • دوبیتی

    شعر دست یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « دست يار » برادرا   به    خودسري   مرو  ،  بيا    كنار    ما بـسنج   كار  نيك  و بد ، زِ گفتگوي   كار…
    • قصیده

    شعر پاسدار عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « پاسدار عشق » من  پاسدار عشقم  و عشقم  بر عالم  است من  پاسدار  آن  و همان  بر  دو عالم  است پابند…
    • قصیده

    شعر قبر / شهریار جعفری منصور

    از پشت آن سنگ.. بیا دستم را بگیر.. زمین خورده ام...
    • سایر سبک ها

    شعر دوبیتی 335 / حسن مصطفایی دهنوی

    يارب اين طُرفه سياست بجهان توكه هست هركه جوياي عدالت شده، آن خُرده شكست در ره  و رسـم  عدالت كه …
    • دوبیتی

    شعر نقطه هدایت / حسن مصطفایی دهنوی

    « نقطه هدايت » آن  نقطه1 كه  پوشيده  نِـي  از  سِـر2  الهي دانش   برويد ،  تا  كه   نگردد   به  …
    • غزل

    شعر دوبیتی302/ حسن مصطفایی دهنوی

    در ره طوفان  و سيل خانه كه  ويران    بُـوَد خانه  نشايد  بساخت  آب كه  طوفان  بُـوَد هرنفرازخود سري…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید