• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    مرام برادری / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « مرام برادري »
    بر من برادر آنکه ، غمم خوردنی کند
    کی می تواند ، آنکه دلم آزردنی کند
    ما را دل از طریقه ی صحبت غنی کند
    کی می توان برادرش آزردنی کند
    آمد ندا به گوش من ایندم برادران
    نَـبْود 1 برادر آنکه به من دشمنی کند
    بر من برادر آنکه بیاموزدم شعور
    ترک غـرور مردم شوم دنـی2 کند
    باشد برادر آنکه شعورم غنـی کند
    نِـی آنکه این شعور مرا منحنی کند
    رَستد3 زِ رأی مردم بی عقل و بی شعور
    رأی و شعور هر که توان جُستنی کند
    باشد برادرم که عطوفـت4 نـمایدم
    مهـر و عطوفتـش به دلـم ایمنـی کند
    مهر و عطوفت اَر بـنماید برادر است
    ورنه کدورتـش دلـم آشفتنـی کند
    هر جا برادرش سخن از علم گویدش
    بیجـا که نیست ، حرفش بشنیدنـی کند
    نزد برادرش که بزرگ است و با ادب
    بر جا بُوَد اگر سر خود منحنی5 کند
    وقتـی برادرش به ره نیک می رود
    باید به راه نیکی آن رفتنـی کند
    وقتـی برادرش زِ نصیحت بـگویدش
    سود نصیحتـش نظر آوردنـی کند
    گر بشنود برادر خود شعر می نوشت
    لازم بُوَد که شعر ادب خواندنی کند
    فعل برادری که نـدارد طریـق حق
    از فعل زشت آن، دل خود کندنی کند
    مشمار سرسـری ، تو مـرام بـرادری
    خود این مرام مهر و وفا ماندنی کند
    رسم برادری و محبت که با همند
    رسمش کدورتی زِ میان راندنـی کند
    مسلم6 کجا خطا بکنـد بـر بـرادرش
    این کار پُـر خطـر، نـتوان ارمنی کند
    فیض بـرادری ، به بـرادر اگـر رسیـد
    چون غنچه ای دل برادر ، بشکفتنی کند
    يا للعجب زِ دوست اگر فطرتـش بَدس
    چون فطرتـش بدس ، بتوان دشمني کند
    آسايش ميان بشـر، مهـر و دوستي است
    اين نكته روشن است به همه روشني کند
    عنوان دوستـي زِ قديمـس، در اين بشر
    تا اين بشـر ، حكايتـي از ايمني کند
    افتادگي و صبر و تحمل لزومي است
    اين نكته است كه سلب ره دشمني کند
    آدم زِ خاك باشد و افتاده است به خاك
    خاكي صفت ، نه صحبت ما و مني7 کند
    بشنو نصيحتم كه تو را رهبر است و دوست
    در راه دوستـي ، بِدر از دشمني کند
    بگذر حسن ، تو از ره دنيا و مستي اش
    دنيا تو را برون زِ ره ايمني کند
    ٭٭٭
    1- نباشد 2- نحس پست و دون 3- رها شود 4- محبت- دوستي 5- خم -كج
    6- مسلمان 7- تكبر – خود پسندي
    دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 348 / حسن مصطفایی دهنوی

    در  كنگره  دلها ،نام  توچه  نقشـي   داشت در كنگره  هر دل ، نقش   دگري  بگذاشت يارب   چه  تفضّل  بود …
    • دوبیتی

    شعر گوهر مقصود / حسن مصطفایی دهنوی

    « گوهر مقصود » تا  كه  در تابش خورشيد جهان  يك   اثر است در   تمامي   نباتات  جهـان    جلوه گر…
    • قصیده

    شعر این نکته / حسن مصطفایی دهنوی

    « اين نكته » اين نكته کن نشان، حسن از من نشان ببین افعال دست من، سراسر در این  جهان  ببین افعال …
    • غزل

    شعر مذهب رندان / حسن مصطفایی دهنوی

    « مذهب رندان » مرام  و  مذهب  رندان1، گُلاب  مشكين   است چنانچه   در   پي  امـر  خـدا   و   آييـن   …
    • قصیده

    شعر دوبیتی 356/ حسن مصطفایی دهنوی

    پاكي و حُسن  خـدا  داده ،اگر نيست  به زن سـر برهنـه  به سـر كوچه و  بازار  به  هيچ آبـرومندي   زن  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی158/ حسن مصطفایی دهنوی

    درمجلس رندان ، سخن ازجور وجفا نيست آنجا بجز  از صحبت پـُر مهر و وفا  نيست آنـها كه  به  تأييد   …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی 325 / حسن مصطفایی دهنوی

    ياران اسير ظلمـم ،زين ظلم و جنگ   سردا يارب رهاييـم دِه ، زين گونه  رنج  و  دردا يارب به حق احـمد(ص) آن…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی 440 - حسن مصطفایی دهنوی

    طريق  كار   اين   دنيـا ، مدام   افـيونگري   باشـد بر اين  افـيون  و  نيرنگش ،هزاران  مشتري  …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید