متن شعر
« لطف خدا »
تا كه در تابش خورشيد جهان اين اثر است
در تمامي نباتات1 جهـان جلوه گر است
اثـر تابش خورشيد ،كه از فيض خدا است
اين نـباتات ، اثـراتش به تمام بشر است
تا در اين مرحله ي حكمت حق پيش رويم
مي شناسيم اثراتش به همه بحر و بر2 است
اين همه فيض3 وعنايت4 كه خداوند نمود
اين نباتات چرا بيشترش رزق خر است
گر به تدبيـر خداوند جهان پي بـبريم
رمز تدبير خدا ، از همه كس بيشتر است
خر اگر نيست در اين آدميان از چه سبب
آدمي بر اثـر فيض خدا ، كور وكر است
اين بني آدم اگر قابل بر فيض خدا است
بر ره فيض خـداوند ، چرا كينه ور است
داد از آن فرد بشر کین عظمت را نشناخت
غرق در نعمت حق باشد و زآن بیخبر است
امر و نهي اش مگر اصلاح بني آدم نيست
پس چرا آدم از آن امر خدا ،بي خبر است
اثـر لطف خـداوند ، بـه آدم بـرسيد
آدم از بهر چه با لطف خدا ،خيره سر است
داد ازاين آدم خاكي كه زِ خودخواهي خود
نـشناسد که خـداوند جهان دادگر است
آدمي گر به حقيقت نگرد فيض خدا
ميشناسدكه درآن فيض خدا غوطه ور است
بار الطاف خدا را تو زِ دوشَت مفكن
گرچه سخت است ولي افضل دُر وگهراست
نخل پُر بار بُوَد ، فيض رسانـد به بشـر
نخل بي بار بُوَد ، لايق ضرب تبـر است
هنر آموز جهانـي ، گُهر انـدوز نـشد
در ره امـر خدا ، هـركه بـپويد هنـر است
گنج قانع به قناعت ، به ره رأي خداست
هركه بشناخت فزونتر زِدوصدگنج زر است
فيض آن لطف خدا ،شامل بر آدمي است
حيف از آن لطف خدا،آدم از آن بيخبر است
هاتف غیب ندا داد ، که ای بی بصران
مگر آن فیض خدا،غایب ودوراز بصر است
حسن از فيض خداوند ، تو نوميـد مـشو
عاقبت ميرسد آن،گركه تو را اين نظر است
٭٭٭
1- گياه ها – سبزه و درخت 2- دريا و خشكي 3- بخشش و لطف 4- توجه و احسان
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید