• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر سر رشته / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « سر رشته »

    مرا سررشته بر دستس،که آن سر رشته از یاری است

    اگر  وِل كردم آن رشته، نمایانس که  انکاری  است

    من آن سر رشته می باید به دست خود  نگهدارم

    همان سررشته سرمشق است،برایم بهرهرکاری است

    همان سررشته درکارس،هرآنکس آن نمی جوید

    به سوی بُعدحق نَبْود،همان دربعد بدکاری است

    الا ای  ملت  دنیا ،  همان  سر  رشته  را  جوئيد

    که آن سر رشته برجمع بشر،مبنا ومعیاری است

    الا ای ترک سنگین دل،تو را گفتم چه باید کرد

    همان سررشته را میجو،برایت بهترین یاری است

    اگر  تزویر می جویی ، از این  دنیای دون  پرور

    بدان در عاقبت دنیا زننده، همچنان ماری است

    اگر  تقلید  و   تزویرت ،از  این  دنیا  بود  حتماً

    به تقلید همین دنیا ، همه کارت گرفتاری است

    برادر  کار   دنیا  را ، به   دنیا    فطرتان  بگذار

    که کار مردم دنیا،بسا کارش غلط کاری است

    برادر  کار    دنیایت   بُوَد    در   محضر  عقبی

    مکن کاری که آن محضربگویندت دغلکاری است

    همان سر رشته  را گفتم توان آن را  بدست آری

    که آن سررشته سرمشق است،بری از هرخطايي است

    مدد از لطف  یارت جو ، بشر از  بهر هر کاری

    فراوان است لطف حق وکار آن مددکاری است

    به دنیا  هر چه  بگرایی  و عقبایت  عقب  داری

    همین  فعلس که  بنماید که  این  معیار عیاری است

    اگر   دنیا    رها    کردی  و  بر عقبا   گرائیدی

    همین فعلت نکوباشد ، همین ازخواب بیداری است

    خوشا آن فرد دینداری که از فعلش خدا راضی است

    خدا گرشد ز تو راضی،همان کارَت نکوکاری است

    بشر دربُعد بیهوشی، همان سررشته نتوان جست

    همان سررشته را می جو،که اندر بُعدهشیاری است

    ٭٭٭

    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید