• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « ره حج »

    در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت

    آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت

    با صدق  و صفا ، هركه  بـپويد  به ره حج

    از صدق وصفا بود ،كه آن در ره حج رفت

    هـر  فرد  كه  مقياس  حقيقت      نـشناسد

    در كعبه  اگر رفت، همان از  ره  لج1 رفت

    در جاده ي انصاف و مروت  ره حج  است

    هركس به همان جاده بُوَد ، آن ره حج رفت

    بيـدار   دلاننـد   ،  كه   آگاه   زِ    حج اند

    با  مرده دلي  هركه  بُوَد، آن  ره  كج  رفت

    در  دشت خُتن2،هركه بپويد  به پي  مُشك

    در  ملك خَتا3 گر برود ،كي  ره حج  رفت

    آن دشت ختا و ختن از  ملك خداي  است

    ازملك همان است،كه امرش نه به كج رفت

    در  بُعدِ4  خداوند  جهان، هـر  كه   بـپويد

    هر جا  و به  هر  مملكتي  جانب حج  رفت

    من يوسف ثاني  شده ام ،بعد  زِ يوسف(ع)

    از  بسكه  جفاها  به من از  مردم  كج  رفت

    از  عالم   غيبـم    خبـري    تازه       نـيامد

    در  فكر  فرو ماندم  و فكرم  ره  كج  رفت

    از  ديده ي    دنيا   طلبـي  ام   كه    نـشايد

    واضح  نگرم  راست  رَوَد  يا  ره كج  رفت

    گر  پاي  تفكر  به  ميان من  و  عقل  است

    اين عقل  بدانست، چه فردي ره كج  رفت

    فيض  ازلـش را  به  تمامـي ، نـتوان   يافت

    از فيض خداي است،كه فردي ره حج رفت

    افكار  جهاني   مگر  از   فعل  بشر  نيست

    اين فعل  بشر با  چه سبب جانب  كج رفت

    داناي جهان ديده ،كه از حق خبري داشت

    ميگفت به سقر5ميرود هركس ره كج رفت

    بي عاطفگي  مردم  و  در  راه كجش    برد

    با عاطفه  هر كس بود،آن  در  ره حج رفت

    در  دايره ي  ملك  قيامت ، خبري   هست

    آن هم  خبر  تلخ ،به هر كس  ره كج  رفت

    تشويش6  مداريد   از   آن  قهـر     خداوند

    آن قسمت آن شد،كه زِحج در ره كج رفت

    اينجا  حسن  از  راه كج ،خود به حذر باش

    شايدكه بگويند،كه حسن هم  ره حج رفت

    ٭٭٭

    1- لجاجت  2- ولايتي  از تركستان  3- ولايت تركان در شمال  4- دوري– فاصله  5- دوزخ – جهنم  6- پريشاني

    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    ترجمه‌ی شعرهایی از خالد فاتحی / زانا کوردستانی

    استاد "خالد فاتحی" (بە کُردی: خالید فاتیحی) با نام کامل "خالد ملا عبدالرحمن فاتحی"، شاعر، نویسنده و مترجم…
    • شعر سپید

    اشعار کوردی ۱۶ / زانا کوردستانی

    ▪ اشعار کوردی ۱۶ زانا کوردستانی   (۱) وڵاتی من، خۆی سرگوون‌خانه‌یکه دیر و هاوێر لە زمان و…
    • شعر سپید

    چند شعر کوتاه / لیلا طیبی

    ▪ چند شعر کوتاه از لیلا طیبی (صحرا) (۱) دلتنگ که می‌شوم حس پرواز به سرم می‌زند افسوس! من پرنده‌ی…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی160/ حسن مصطفایی دهنوی

    دانش نمي توان جُست ، از فرد كينه  جويي هر كينه جـو  ندارد ،    نامـي   و   آبرويـي ازكينه جو حذركُن…
    • دوبیتی

    چند شعر کوتاه / زانا کوردستانی

    ▪چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی (۱) آی هجاهای خفته در گلو برای که! چه وقت؟ شعر…
    • شعر سپید

    شعر آخرین اذان - حسن مصطفایی دهنوی

    « آخرين اذان » اذانی از علی(ع) امشب، به گوش کس  نمی آید علی رأسش که مجروح است،صدایش برنمی آید علی…
    • قصیده

    شعر پابند عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « پابند عشق » عشقم  به   نيكي  بشر ، بي  شمار    نيست جز  بر  نكويي  تو اَش ، آن   انتظار…
    • قصیده

    شعر دوبیتی268/ حسن مصطفایی دهنوی

    در ظلمت  وجهل خود هرگه كه  فرو رفتم از عقل  سليم خود  اين نكته به خود گفتم گفتم ره  عقلم كو ، هيهات  كه…
    • دوبیتی

    جمعه شد/حبیب رضائی رازلیقی

    "جمعه شد" . /ای شهریار عاشقان/ /از چشم ما هستی نهان/ /جمعه شده وقت اذان/ /جا مانده دل،…
    • شعر نو

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید